شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

اردو، مشق مهارت های زندگی

  فایلهای مرتبط
اردو، مشق مهارت های زندگی
سال‌های سال است، زمستان که به نیمه می‌رسد و سال کهنه می‌رود که جای خود را به سال نو بسپارد، وقتی سوز برف زمستان رفته‌رفته جای خود را با نسیم بهاری عوض می‌کند و وقتی بوی عید می‌آید، خونِ تازه‌ای در رگ‌های دانش‌آموزان و دانشجویان راهی اردوی جهادی می‌دود. بعضی از مدرسه‌ها سال‌های سال است که در روزهای پایانی اسفندماه و نخستین روزهای فروردین سال جدید، و بعضی در فرصت تعطیلات تابستان، با همکاری و همدلی تمامی معلمان و کارکنان و دانش‌آموزان خود، شاهد حرکتی خداپسندانه و نیکو هستند. این حرکت «اردوی جهادی» نام دارد.

تربیت شهروندی، رسالت مغفول نظام آموزش‌وپرورش

بی‌تردید یکی از مهم‌ترین رسالت‌ها و دلایل شکل‌گیری مدرسه‌ها در طول تاریخ بشری و توسعه آن به شکل کنونی، آماده‌سازی شهروندانی متعهد، فعال و خلاق بوده است؛ افرادی که نه‌تنها ارزش‌ها و ویژگی‌های موردستایش جامعه را داشته باشند، بلکه بتوانند در راستای بهسازی و ارتقای فرهنگ جامعه، تلاش مؤثرتری را به نمایش بگذارند.

در سایه چنین برداشتی است که از نظر مربیان بزرگ تعلیم‌وتربیت، مدرسه نه‌تنها یک مکان آماده‌شدن برای زندگی است، بلکه در واقع جایی برای تمرین زندگی و تجربه عرصه‌های گوناگون آن است. به‌عبارت‌دیگر، مدرسه مکانی است برای یادگیری حقوق و مسئولیت‌های شهروندی. از این‌رو، آنچه می‌تواند رسالت و فلسفه اصلی شکل‌گیری و توسعه مدرسه‌ها را در دوران کنونی توجیه کند، تربیت شهروندی و به‌عبارت‌دیگر، عمل‌کردن مدرسه‌ها به‌عنوان «مدرسه زندگی» است.

بی‌توجهی به این مهم و سوق‌دادن برنامه‌های درسی مدرسه‌ها به سوی موضوعات و مباحث نظری، و حاکمیت و سیطره نظام مبتنی بر آزمون‌های استاندارد، نظیر آزمون سراسری، که بر سطح‌ها و رکن‌های گوناگون نظام آموزشی تأثیرات مخرب و ویرانگری را گذاشته است، سبب شده آموزش‌های مهارت‌های زندگی و صلاحیت‌های ضروری زیست مؤثر به دانش‌آموزان، آن‌طور که باید، موردتوجه و دقت نظر قرار نگیرند و در عمل بخش عمده‌ای از منابع نظام آموزشی صرف توسعه رشد شناختی دانش‌آموزان و در نتیجه فروگذاری سایر ابعاد رشد شود.

این نگاه تک‌بُعدی به فرایند تربیت در سطح مدرسه‌ها، همان‌طور که منتقدان برجسته‌ای چون پائولو فریره از آن یاد می‌کنند، مدرسه‌ها را به مکان‌های ویژه‌ای چون بانک‌ها تبدیل کرده است که در آن معلمان در نقش سپرده‌گذار و دانش‌آموز به‌عنوان سپرده‌گیر (بانک‌ها) عمل می‌کنند. معلمان در طول سال تحصیلی، به‌تدریج مطالب آموزشی را نزد دانش‌آموزان به امانت می‌سپارند و در پایان در زمان معین جلسه امتحان، تمام آن اندوخته‌ها را یکجا مطالبه می‌کنند. نتیجه نهایی این فرایند، یعنی نظام بانکداری تعلیم‌وتربیت، یادگیری حفظی طوطی‌وار و بی‌ارتباط با نیازهای واقعی زندگی و البته سطحی و گذراست.

 

آموزش شهروندی

آمـوزش شهروندی عبارت است از رشد و پرورش ظرفیت‌های افراد و گروه‌ها برای مشارکت و تصمیم‌گیری و عمل آگاهانه و مسئولانه در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی. این آموزش‌ها شامل حقوق انسانی، رشد مستمر و همه‌جانبه، اخلاق و ارزش‌ها، صلح و مسالمت‌جویی، برابری اجتماعی و حرمت‌نهادن به تفاوت‌هاست. منظور از حقوق انسانی، یادگیری ارزش‌های مشترک، و حقوق و آزادی‌های انسانی است. آگاهی سیاسی به معنای دستیابی به دانش و شناخت امور سیاسی و نظام‌دهی سیاسی است. پذیرش تفاوت‌ها به معنای فهمیدن و حرمت‌نهادن به گوناگونی درک و یافته‌های فرهنگی و دینی و اندیشه‌های افراد و گروه‌های متعدد است. منظور از برابری شهروندی این است که افراد یاد بگیرند با احترام به یکدیگر و با رعایت حقوق اجتماعی و زیست‌‌محیطی زندگی کنند و چالش‌ها و تعارض‌هایی را که در سطوح گوناگون زندگی جمعی، ملی و جهانی پیش می‌آید، به نحو مسالمت‌آمیز حل کنند.

 

آموزش شهروندی در مدرسه

شهروندی فرایندی مربوط به تمام عمر است. به همین دلیل، همه افراد در تمام طول زندگی خود نیازمند آموزش‌های متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند. دانش‌آموزان نیز نیازمند آن هستند که در زمینه‌های اخلاقی، رشد اجتماعی، دانش و درک درست و عینی از جامعه خود آموزش ببینند. در تمام تصمیم‌گیری‌های مربوط به خودشان در خانه، مدرسه و جامعه مشارکت کنند. و به‌عنوان شهروند، به صورتی فعال، در مناسبت‌های اجتماعیِ متناسب با احوال خودشان قرار گیرند. آموزش‌وپرورش باید به کودکان و نوجوانان کمک کند شهروندانی مسئول، مشـارکـت‌کنندگانـی فعـال در امور زنـدگی اجتماعی و فرهنگی، یادگیرندگانی موفق و علاقه‌مند و افرادی متکی‌به‌خود و قابل‌اعتماد بار آیند.

وقتی دانش‌آموزان به سن نوجوانی می‌رسند، مدرسه باید به آنان بیاموزد چگونه برای خود زندگی مستقل ایجاد کنند و علاوه بر مهارت‌های ضروری، در زمینه ادامه تحصیل، پیداکردن شغل، استقلال‌یافتن از خانواده، مدیریت امور مالی خود و آشنایی با قوانین و ارتباط‌گیری با اداره‌ها و مسئولان دولتی نیز به آنان آموزش دهد. نوجوانان و جوانان به ترکیب پیچیده‌ای از شایستگی‌های فکری و رفتاری و مهارت‌های گوناگون نظری و عملی برای آغاز زندگی مستقل خود نیاز دارند و مدرسه باید نقش خود را در کمک به آنان در این امور پیچیده ایفا کند تا بتوانند به زندگی اجتماعی وارد شوند و نقش مستقل خود را به‌عنوان شهروند مسئول ایفا کنند.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت، آموزش‌وپرورش کشور، به‌عنوان مهم‌ترین و گسترده‌ترین نهاد آموزشی و تربیتی، وظایف بس خطیری بر عهده دارد و برنامه‌ها و عملکردهای آن باید به‌گونه‌ای باشند که آراسته‌شدن تدریجی کودکان، نوجوانان و جوانان به چند ویژگی را تسهیل کند:

الف. دستیابی به‌سلامت نفس، شخصیت و فرهیختگی ایرانی و اسلامی که جهت‌دهنده اصلی فرد برای وصول به سعادت دنیوی و اخروی با حیات طیبه انسانی است.

ب. دستیابی به هویت رشدیافته و مهارت‌های زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و فرهنگی برای زندگی سالم و رضایت‌بخش.

ج. فراگیری دانش‌های عمومی در حوزه‌های زیستی، بهداشتی، روانی، زبانی، فکری، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای زندگی آگاهانه و ثمربخش در جهان کنونی.

د. دستیابی به دانش تخصصی برای ادامه تحصیل در آموزش عالی و کسب دانش و مهارت‌های شغلی و حرفه‌ای برای اشتغال و تأمین معاش سالم و ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی مؤثر.

 برخورداری از ویژگی‌های مذکور قطعاً نیازمند آموزش و تربیت است و خودبه‌خود حاصل نمی‌شود. جدا از تأثیرات اساسی و انکارناپذیر خانواده بر چگونگی دستیابی به مهارت‌های زندگی و شکل‌گیری هویت و شخصیت، نهاد مسئول آموزش و پرورش‌دهنده این مهارت‌ها و هویت و شخصیت، تنها مدرسه و معلم و برنامه‌ها و محتوا و روش‌ها و فضای تعلیم‌وتربیت رسمی در کشور نیست، بلکه تمامی نهادهای آموزشی از قبیل صداوسیما و سازمان ملی جوانان نیز این وظیفه را بر عهده دارند.

نمونه اردوی جهادی و صدها مورد دیگر که شرح آن‌ها موجب طولانی‌شدن کلام است، نشانه‌های روشنی است که بپرسیم: آیا مراکز آموزشی ما «مدرسه زندگی» و «جایگاه آموزش برای زندگی» هستند؟ اگر مدرسه به کار خود مشغول باشد و زندگی فردی، خانوادگی، شغلی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ملی و جهانی راه خود را برود، این دو بیش از آنکه مسیر واحد هدفمند و زیبایی را طی کنند، از یکدیگر دور خواهند شد. این فاصله حاکی از اساسی‌ترین مشکل برنامه‌های درسی در مدرسه‌هاست که با برنامه‌ریزی و آموزش مهارت‌های زندگی قابل‌حل است. و اردوی جهادی یکی از بهترین زمینه‌های تبدیل‌شدن مدرسه‌ها به مدرسه زندگی است. آنچه در مدرسه زندگی نیاز است، «مهارت‌های زندگی» است، نه محفوظاتی که ما در کلاس‌های درس با آن‌ها عمر دانش‌آموزانمان را تلف می‌کنیم؛ محفوظاتی که در همه‌جا و هر زمانی در دسترس هستند. آنچه برای زندگی آینده فرزندان ما اهمیت دارد، تجربه زندگی جمعی در محیط مدرسه و سایر محیط‌های یادگیری است. اردوی جهادی محیط یادگیری مناسبی برای تمرین مهارت‌های زندگی است. همچنین «برنامه درسی» از نوع تلفیقی برای زندگی است.

 

اردوهای جهادی

وقتی از فارغ‌التحصیلان مدرسه مفید درباره خاطرات دوران دبیرستان سؤال کنید، غالباً به دو رویداد اشاره می‌کنند: «هفته شهدا و اردوی جهادی». اردوی جهادی سنتی است حسنه که از سال 1359 و بنا به فرمان حضرت امام‌(ره)، در دبیرستان مفید برای کمک به محرومان ایجاد شده است. در این اردوها هر سال گروهی از دانش‌آموزان و فارغ‌التحصیلان به‌صورت داوطلبانه، همراه با معلمان و کارکنان مدرسه، برای کمک به مردمی که نیازهای بیشتری دارند، به یکی از مناطق محروم کشور سفر می‌کنند. دل‌کندن از خانه و خانواده و سفر به مناطق محروم کشور در ایام تعطیلی مدرسه‌ها، کار و تلاش دسته‌جمعی برای آبادانی و رفع محرومیت از چهره روستاهای دورافتاده و کم‌برخوردار، و از همه والاتر، زنده‌کردن احساس مسئولیت در قبال وضعیت سایر مسلمانان و هم‌وطنان محروم در بین خود و خانواده و اطرافیان، همه و همه از توفیقاتی هستند که به حول و قوه الهی نصیب دبیرستان مفید می‌شوند. اردوهای جهادی دبیرستان مفید که تاکنون چهل دوره برگزارشده‌اند، هر ساله در یکی از مناطق محروم کشور، با همت مسئولان دبیرستان و نهادهای مرتبط نظیر کمیته امداد حضرت امام(ره) برگزار می‌شوند. در چند سال اخیر، مناطقی در استان‌های چهارمحال و بختیاری، لرستان، بوشهر، کرمان و خراسان شمالی، به‌عنوان مناطق کاری برگزیده‌شده و فعالیت‌های فرهنگی و عمرانی دانش‌آموزان در میان خانواده‌های تحت پوشش کمیته امداد و طرح شهید رجایی انجام گرفته‌اند.

 

ضرورت و اهداف اردوهای جهادی

اردوهای جهادی همان اهداف مدرسه، یعنی ایجاد زمینه‌های یادگیری در دانش‌آموزان و فارغ‌التحصیلان و فراهم آوردن ظرفیت‌های جدید برای تعلیم‌وتربیت بهتر دانش‌آموزان را دنبال می‌کنند. روشن است که در مدرسه حتی با فرض به‌کارگیری تمام ظرفیت‌های خود برای تعلیم‌وتربیت، نمی‌تواند همه نیازهای رشد اجتماعی و معنوی دانش‌آموزان را برآورده کند. اردوی جهاد سازندگی، بستری مناسب برای پاسخ‌گویی به بخشی از این نیازهاست.

 

اهداف اردوهای جهادی

- آشنایی دانش‌آموزان با برخی از مشکلات و محرومیت‌های موجود در کشور به‌عنوان یک هدف شناختی.

- آشنایی با فرهنگ و آداب‌ورسوم اقوام گوناگون و نحوه زندگی روستایی.

- آشنایی با روش‌های کمک به دیگران (مددکاری) از طریق درگیرکردن دانش‌آموزان با فعالیت‌های به‌نسبت دشوار عمرانی مانند خانه‌سازی و مدرسه‌سازی.

- ایجاد ظرفیت‌های جدید برای رشد فردی و اجتماعی دانش‌آموزان، مانند تقویت روحیه کار و تلاش، صبر، تواضع، همکاری و گذشت.

- ایجاد احساس مقصر و مؤثربودن در ایجاد محرومیت و تأثیرگذاری آن‌ها در رفع این محرومیت.

- ایجاد احساس ارزشمندی در دانش‌آموزان، در پی توفیق در کمک به محرومان.

- ایجاد احساس هم‌دلی و همدردی بین محرومان و اینکه افرادی غیردولتی هم به فکر آن‌ها هستند.

- آموزش مهارت‌های جمعی و ارتباطی در قالب حرکت گروهی چندروزه.

 

چشم‌انداز اردوی جهادی

اردوی جهاد سازندگی با توجه به اهداف و فایده‌ها و ظرفیت‌هایی که در آن نهفته‌اند، و به برخی از آن‌ها اشاره شد، زمینه مناسبی برای تعلیم‌وتربیت واقعی دانش‌آموزان است. نگارنده بر این باور است که اردوی جهاد سازندگی یکی از بهترین تجربه‌ها در تعلیم‌وتربیت است، تا جایی که می‌تواند ادعا کند مدرسه با برگزاری این اردوها بهتر به اهداف تربیتی خود رسیده است. تجربه نویسنده دو چشم‌انداز مهم را پیش روی اردوی جهادی می‌بیند: پیشرفت کیفی و پیشرفت کمّی. در مورد توسعه کیفی می‌توان به این نکته اشاره کرد که برای تحقق ظرفیت‌های فراوان اردوی جهاد سازندگی باید بررسی‌های دقیق علمی صورت گیرند و متخصصان روان‌شناسی تربیتی و علوم تربیتی و مددکاری اجتماعی پژوهش‌های ثمربخشی را در این زمینه انجام دهند تا نتایج بهتری از این کار گرفته شود.

از نظر توسعه کمّی، گسترش اردوهای جهاد سازندگی به سایر مدرسه‌ها نیز بسیار مفید و ثمربخش خواهد بود. نهاد آموزش‌وپرورش می‌تواند با بررسی جوانب موضوع، آن را در مدرسه‌ها نهادینه کند.

با توجه به اینکه میل کمک به دیگران از خصوصیت‌های ذاتی مردم ماست و در طول تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین، مردم به‌طور خودجوش و سنتی به یکدیگر کمک کرده‌اند و دستگیری از نیازمندان، درماندگان و محرومان با فرهنگ ملی و مذهبی این مردم عجین شده است، تجربه ارائه‌شده، اردوی جهاد سازندگی، امکان استفاده بیشتر از فرصت‌ها را برای آشنایی و استفاده از مهارت‌های زندگی امکان‌پذیر می‌‌کند.

 

۲۸۹
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، مسیر، اردو، مشق مهارت های زندگی، محمدرضا حشمتی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.