نامه 31 نهجالبلاغه یکی از زیباترین و طولانیترین نامههای امام علی(ع) است. این نامه منشور تربیت و درسنامه کامل اخلاق، تهذیب نفس، خودسازی، تربیت و سیر و سلوک الیالله است. همچنین، بسیار زیبا، عمیق برای استادان، دانشجویان، معلمان و والدین کاربردی و مفید است. بیتردید مطالعه، بررسی و بهرهگیری از آن برای همه ما، بهخصوص معلمان عزیز، در کنار آموزش درسهای رسمی، لازم و ضروری است.
این نامه اخلاقی، تربیتی، تاریخی، اعتقادی، سیاسی و علمی را که از سی بخش تشکیل میشود، گویا همین امروز امام(ع) برای همه انسانها نوشته است و در این زمان با ما سخن میگوید. بنابراین، مطالعه و تحقیق فردی و گروهی درباره آن و حتی در جلسات انجمن اولیا و مربیان و در کلاس و خارج از کلاس، راهگشا و تأثیرگذار است.
جرج جرداق مسیحی، استاد ادبیات عرب در لبنان، اعتراف میکند: «جاذبههای کلمات امام علی(ع) شوری در من ایجاد کرد که 200 بار نهجالبلاغه را مطالعه کردم (دشتی، ص 9)».
چقدر برای ما حسرت دارد یک مسیحی آگاه، با درک درست، 200 بار نهجالبلاغه را خوانده است و از آن الهام گرفته و زندگیاش سراسر نور شده است، اما ما بهعنوان مسلمان (شیعه یا سنی) چند بار همه یا بخش کمی از این منشور تربیت و کتاب زندگی را مطالعه کردهایم؟ برای آشنایی بیشتر با این نامه مهم، در ادامه بهاختصار نکاتی از آن ارائه میشود.
گذری کوتاه به محورهای نامه
امام علی(ع) در سال 38 هجری، در نامه 31، خود را بهعنوان نویسنده و فرزندش امام حسن(ع) را بهعنوان مخاطب، با عبارتهایی بسیار پرمعنا معرفی میکند (همان، ص 371) و نامه را بهعنوان وصیت پدری دلسوز و پرمحبت برای فرزندی که بهشدت مورد علاقه پدر است، مینگارد: «... و تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی. آنگونه که اگر آسیبی به تو رسد، به من رسیده است...»
امام علی(ع) به تقوا، بررسی تاریخ پیشینیان، احتیاط در همه امور، شکیبایی در برابر مشکلات، توکل بر خداوند و سپردن کارها به دست او و توجه به این حقیقت که قلب و روح جوان آماده پذیرش هرگونه تعلیماتی است، توصیه میفرماید و بر این معنا تأکید میکند که پدرت تجربههای عمر خود را بدون زحمت در اختیار تو میگذارد. سپس به آشنایی هرچه بیشتر با کتاب خدا و حلال و حرام الهی و سرانجام به اقتداکردن به سنت صالحان پیشین و لزوم پرهیز از شبهه، توصیه میکند: «... آخرت را به دنیا مفروش و آنچه نمیدانی مگو، و آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور...» یا میگوید: «...بهترین سخن آن است که سودمند باشد. بدان، علمی که سودمند نباشد، فایدهای نخواهد داشت و دانشی که سزاوار یادگیری نیست، سودی ندارد...»
در فرازهایی، نخست از فزونی مجهولات انسان نسبت به معلومات و هشدار درباره هرگونه انحراف از حق و تأکید بر پیروی از پیامبر اسلام(ص) و اینکه هیچ کس بدون تأسی به او به جایی نمیرسد، سخن میگوید. سپس به مسئله توحید و شرح بخشی از صفات خداوند و آنگاه با ذکر مثالهای بسیار زیبا به ترسیم ناپایداری دنیا میپردازد. در ادامه، به روابط صحیح اجتماعی تأکید میفرماید: «... ای پسرم، نفس خود را میزان (داوری) میان خود و برای دیگران قرار ده. آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را برای خود نمیپسندی، برای دیگران مپسند.»
از آفات اخلاقی مهمی مانند خودبینی سخن میگوید و خدمت به خلق را زاد و توشهای مهم برای آخرت میشمرد و درباره راه پرپیچ و خمی که در مسیر آخرت هست، هشدار میدهد. از اهمیت دعا و اینکه کلید همه خیرات و برکات است، بهطور مشروح سخن میگوید و هدف آفرینش انسان را که همان زندگی جاویدان آخرت است نه زندگی بیحاصل چندروزه دنیا، برای فرزندش روشن میکند.
بر حفظ حقوق مردم و نیکی به برادران مسلمان تأکید میکند. سپس اندرزهای مهمی درباره حریصنبودن برای بهدستآوردن روزی، میدهد. پس از آن، بخشی از مسائل مهم مربوط به حفظ حرمت زنان و رفتار صحیح با آنها را یادآور میشود. سپس درباره مسائل مربوط به مدیریت زندگی و تقسیم کار میان افراد و همچنین اهمیت توجه به خویشاوندان میفرماید: «... خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پرو بال تو میباشند که با آن پرواز میکنی، و ریشه تو هستند که به آنها بازمیگردی، و دست نیرومند تو هستند که با آن حمله میکنی.»
و چقدر زیبا به نامه خود پایان میدهد: «دین و دنیای تو را به خدا میسپارم و بهترین خواسته الهی را در آینده و هماکنون، در دنیا و آخرت، برای تو میخواهم.»
نهجالبلاغه که فوق کلام خلق و در پرتو کلام خالق است، مهمترین مباحث اخلاقی، تربیتی، تاریخی، اعتقادی، سیاسی و علمی را به سادهترین و زیباترین شکل بیان کرده است. بر ماست که از این اقیانوس بیکران، با افزایش ظرف وجودی خویش، حداکثر بهره را ببریم و دانشآموزان را نیز به مطالعه آن علاقهمند کنیم.
منبع
1. نهجالبلاغه. ترجمه محمد دشتی (1378). الهادی. قم.