شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

دست در دست هم به مهر

  فایلهای مرتبط
دست در دست هم به مهر

 

پای دستگاه تراشکاری بودم که یک لحظه چشمم به لوله آب خنک‌کاری دستگاه افتاد. از همان لحظه‌هایی که آدم بی‌خود و بی‌جهت به فکر فرو می‌رود. دستگاه را خاموش کردم و یک دو قدم عقب‌تر آمدم تا با چشم خریدار براندازش کنم. فکر و خیالم داشت لابه‌لای تک‌تک چرخ‌دنده‌های دستگاه را هم وارسی می‌کرد! با خودم گفتم، اگر این گیره سه‌نظام دستگاه فقط چند میلی‌متر با انحراف بچرخد، نه‌تنها هیچ قطعه‌ای درست تراش نمی‌خورد، بلکه خطر جانی هم دارد! اگر چرخ‌دنده‌ها داخل نچرخند یا اگر همین لوله آب خنک‌کاری، حین تراش، قطعه را خنک نکند یا اگر ... همین‌طور «اگرها» بودند که به سمت ذهنم روانه می‌شدند.

فرقی نمی‌کند دستگاه تراش‌کاری با مثلاً یک تابلوی نقاشی. اگر هر قطعه حتی کوچک نقاشی هم درست طراحی نشود، طرح نهایی به دل نمی‌نشیند. یا مثلاً پرورش قارچ. اگر آب و نورش، یا خاک یا بذرش یا ... درست و دقیق انجام نشود، قارچ به‌‌خوبی عمل نمی‌آید.

این‌ها همه مثال‌های کوچکی هستند. مثال بزرگ‌ترش می‌شود مثلاً یک کارخانه با آن همه دستگاه و نیروی انسانی، که هر کدام سر جایش باید درست‌کار کند تا کارخانه موفق شود. بزرگ‌تر از آن حتی می‌شود یک کشور و ملت. اگر هر کشوری بخواهد موفق شود، هر چیزی و هر کسی سر جایش باید کارش را درست انجام دهد. حتی هنرجوی هنرستانی‌اش. موفقیت هدیه نیست که به کسی بدهند، باید به دستش بیاوریم. اول مهر است و شروع یک سال تلاش. اینکه در کارگاه و کلاس خوب مهارت یاد بگیرید، اینکه فن کسب‌وکار را خوب بلد باشید، اینکه در حرفه خودتان پهلوان باشید، یعنی اینکه شما هم دارید برای موفقیت و پیشرفت کشور تلاش می‌کنید.

پس بسم‌الله.

۱۰
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، یادداشت سردبیر، دست در دست هم به مهر، مهدی عبدالملکی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.