شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴

مقالات

فرصت آزاد زیستن

  فایلهای مرتبط
فرصت آزاد زیستن
راهکارهای تقویت تعاملات اجتماعی کودکان

هوش هیجانی تأثیر مستقیمی بر آموزش، یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان و رضایت از زندگی آن‌ها دارد. اهمیت هوش هیجانی در شخصیت افراد و زندگی حال و آینده آن‌ها در تحقیقات گوناگون تأییدشده‌ است که از جمله آن‌ها می‌توان به پژوهش بشارت (1384) با موضوع «رابطه ابعاد شخصیت و هوش‌هیجانی» اشاره کرد که نشان داد بین هوش هیجانی و ابعاد برون‌گرایی، تجربه پذیری، هم‌سازی و وظیفه‌شناسی هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار و بین هوش هیجانی و نِوروزگرایی هم‌بستگی منفی معنی‌دار وجود دارد. ایشان تأثیر هوش هیجانی بر کیفیت روابط اجتماعی را موردبررسی قرار داد و نتیجه گرفت که بین هوش هیجانی با تقویت سلامت روانی، توان همدلی با دیگران، سازش اجتماعی و رضایت از زندگی رابطه وجود دارد و به فرد کمک می‌کند تا کیفیت روابط اجتماعی را بهتر سازد. از دیدگاه حسنی (1391) امروزه ثابت شده است که هیجان بر سایر توانایی‌های شناختی انسان تأثیر دارد و منبع اولیه انگیزش به شمار می‌رود، بنابراین لازم است آموزش مؤلفه‌های هوش هیجانی به دانش‌آموزان خصوصاً در دوران کودکی و اوایل تحصیل (دوره ابتدایی) موردتوجه قرار گیرد .

 

هوش هیجانی

در مطالعه نویسنده این مقاله (عبدالهی، 1395) درباره موضوع هوش هیجانی و آموزش آن به دانش‌آموزان، نیز نتایجی جالب و مشابه موارد ذکرشده به‌دست آمده است و بر آموزش هوش هیجانی و ارتقای هر یک از مؤلفه‌های آن در دانش‌آموزان تأکید شده است. در این پژوهش، هوش هیجانی به توانایی، ظرفیت یا مهارت ادراک، سنجش و مدیریت هیجانات خود و دیگران دلالت دارد. پنج مؤلفه اصلی هوش هیجانی «ریون بارـ‌ان»1 مدّنظر بود که عبارت‌اند از:

1. مؤلفه درون‌فردی2: توانایی‌های شخص را در آگاهی از هیجان‌ها و مهار آن‌ها مشخص می‌کند.

2. مؤلفه میان‌فردی: از هیجان‌های ناشی از تعاملات اجتماعی است. هیجان‌ها از روابط میان‌فردی جدایی‌ناپذیر هستند.

3. مؤلفه سازگاری3: انعطاف‌پذیری و توان حل مسئله واقع‌گرایی شخص را بررسی می‌کند.

4. مؤلفه اداره یا مهار تنش‌ها4: توانایی تحمل تنش و مهار تکانه‌ها را بررسی می‌کند.

5. مؤلفه خلق‌و‌خوی عمومی5: نشاط و خوش‌بینی فرد را موردبررسی قرار می‌دهد. (لیننبرینک6، 2006؛ پکران7، 2006؛ شولتز و همکاران، 2006، به نقل از مک لم، ترجمه کیانی و بهرامی، 19:1390).

در بین این پنج مؤلفه، مؤلفه میان‌فردی، موضوعی است که در نظر است به کلیت آن در این مقاله، در قالب موضوع «اجتماعی‌شدن» که در رشد و ارتقای تحصیلی، تربیتی و روانی دانش‌آموزان تأثیر بسزایی دارد، پرداخته شود.

 

نیاز به اجتماعی‌شدن

یکی از نیازهای روانی بچه‌ها «اجتماعی‌‌شدن» است. در صورت ارضانشدن این نیاز احساس نشاط، سرزندگی و رضایت آن‌ها به‌شدت کم می‌شود.

اجتماعی‌شدن بچه‌ها فرایندی است که از دو سالگی شروع می‌شود و به‌تدریج رشد می‌کند. این فرایند شامل مهارت‌های متعددی است که مانند تمام مهارت‌های دیگر نیاز به تمرین و تکرار عملی دارد. اجتماعی‌شدن بچه‌ها وظیفه خانواده است و مدرسه نیز بایستی زمینه‌ساز کسب این شایستگی توسط دانش‌آموزان باشد. همسالان نیز در این راستا از نقش بسزایی برخوردارند.

ذکر این نکته هم ضروری است که یکی از پیش‌نیازهای حضور بچه‌ها در مدرسه، اجتماعی‌بودن آن‌هاست. چرا که تا بچه‌ها به محیط مدرسه و با دیگر دانش‌آموزان‌بودن را، به‌عنوان یکی از مصداق‌های اجتماعی‌بودن عادت نکنند، کار در آموزش هم بسیار مشکل خواهد شد. بهتر است بچه‌ها با گذراندن دوره پیش‌دبستانی، با همسالان‌بودن و جداشدن از خانه را تجربه کنند.

 

راهکارهای اجتماعی‌شدن بچه‌ها

یکی از بسترهای اجتماعی‌شدن بچه‌ها، بازی است. ابزارهای بازی‌ها در مراحل گوناگون رشدی کودک تغییر می‌کنند. مثلاً در دو سال اول زندگی، کودکان بیشتر با وسایلی بازی می‌کنند که حواسشان را تحریک کند، زیرا هر لحظه به دنبال راه‌های جدید برای ساختن تجربه‌های تازه برای لذت‌بردن هستند. اما از دو تا پنج سالگی که کودکان به جمع علاقه‌‌مند می‌شوند، دوست دارند با جورچین‌های بزرگ کار کنند، با مداد و قلم‌مو نقاشی کنند و برای بازی‌هایشان به دنبال وسایل واقعی هستند.

بعد از دوران پیش‌دبستانی هم بازی شکل‌تازه‌ای به خود می‌گیرد. در این سن کودک منطقی‌تر می‌شود، شرکت در جمع را دوست دارد و با مقررات آشنا می‌شود. همچنین معنی شکست را بهتر می‌فهمد و قدرت ابراز وجود پیدا می‌کند.

به‌طور کلی بازی موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می‌شود؛ در نتیجه دنیای اجتماعی او گسترش می‌یابد، استعدادهای وی شکفته می‌شود، خلاقیت او بروز می‌کند، به همکاری، همیاری و مشارکت علاقه‌مند و با اصول و مقررات آشنا می‌شود. بازی همچنین همانندسازی با بزرگ‌سالان را به او می‌آموزد و به وی کمک می‌کند تا رقابت و شکست را در عمل تجربه کند. پس، قدرت ابراز وجود پیدا می‌کند و از ترس، کم‌رویی و خجالت بیهوده رها می‌شود. از دیگرسو بازی به بچه‌ها می‌آموزد که شکست و موفقیت از واقعیت‌های مهم زندگی است.

باید دانست که روان‌شناسان توجیه می‌کنند که کودکان تا قبل از رسیدن به سن 8 سالگی در بازی‌های رقابتی جدی شرکت نکنند، چرا که اگر کودک قبل از رسیدن به سنی که از نظر تفکر و احساس و شرایط جسمی آمادگی لازم را داشته باشد به این بازی‌ها و ورزش‌ها بپردازد، احتمال اینکه فشار روانی دوران بازی و مسابقه و همچنین یأس از باخت اثرات ناگواری بر آن بگذارد زیاد است.


• بچه‌ را آزاد بگذارید، اما راهنمایش باشید

نقش ما و شما نسبت به این بچه‌ها باید نقش حمایت و همیاری و نقش فراهم‌آورنده زمینه‌های بیشتر برای رشد سریع‌تر، سالم‌تر و سرراست‌تر باشد.

 

به کودک یاد بدهید از خودش حساب‌کشی کند

بچه آزاد تربیت‌کردن دردسر و زحمت دارد و کاری دشوار است. خیلی صرف وقت می‌خواهد، خیلی مهارت می‌خواهد. او باید طوری بار بیاید که خودش ناظر اعمال خود باشد و در این آزادبودن، راه درست را طی کند. اگر بچه‌ای گوشه‌نشین است، اگر دائم در خودش فرو می‌رود، اگر در جمع‌های خانوادگی شرکت نمی‌کند، می‌دانید چرا؟ چون از آغاز به او فرصت آزادزیستن نداده‌اید.

 

به او فرصت اظهارنظر بدهید

بگذارید یک حرف پرت بزند، بگذارید یک استدلال غلط بکند، یک نتیجه غلط هم بگیرد و حتی تا آنجا که خسارت شکننده ندارد، دنبال این نتیجه غلط برود و خودش یک تجربه به‌دست بیاورد. تجربه‌های تلخی که بچه‌ها خودشان با حق اختیار به‌دست می‌آورند از یک یا چند کتاب نصیحت، کارسازتر است. بگذارید بچه‌ها تجربه تلخ داشته باشند، در مدرسه هم همین‌طور.

 

از مسئولیت فرار نکنید

با بچه‌ها بیشتر مأنوس باشید و کاری کنید که در محیط خانه احساس کنند در محیطی آزاد زندگی می‌کنند. نمی‌گوییم بگذارید بچه‌ها بی‌بند و بار باشند، بلکه می‌گوییم برای جلوگیری از بی‌بند و باری اجتماعی و نجات آن‌ها از خطرات سهمگین، بچه‌هایی در خود فرورفته و فاقد قدرت انتخاب آزاد نسازیم، و این که نباید به جای ایفای مسئولیت، فرار از مسئولیت را تجربه کنند.

 

در خانواده

مراقب الگوی وابستگی باشید

مهم‌ترین عاملی که به شکل‌نگرفتن مناسب روحیه اجتماعی کودک منجر می‌شود، تقویت الگوی وابستگی به خانواده است. گاهی والدین برای کاهش خطرات برای کودک، دست به مراقبت‌های افراطی می‌زنند و با این کار هیچ به او فرصت به‌دست‌آوردن تجربه‌های جدید و شناخت دنیا را نمی‌دهند، هم این پیام پنهان را به او منتقل می‌کنند که جهان مکان خطرناکی است. این دو اتفاق، اولین موانع را بر سر اجتماعی‌شدن کودک ایجاد می‌کند.

 

اعتمادبه‌نفس کودک را تقویت کنید

عامل دیگری که در اجتماعی‌شدن کودکان نقش مهمی دارد «اعتمادبه‌نفس» است. کودکی که عزت‌نفس و قدرت درونی مناسبی در خود احساس می‌کند، می‌تواند با افراد متفاوت در موقعیت‌های گوناگون ارتباط برقرار کند و با هر یک سازگاری مناسب خود را داشته باشد. نشانه‌های سازگاری‌های مناسب اجتماعی مثل سلام‌کردن، لبخندزدن، ابراز خواسته و نظرشان در جمع است.

 

روابط خانوادگی داشته باشید

عامل بعدی در اجتماعی‌شدن، افزایش روابط فامیلی و اجتماعی خانواده‌ها و در نتیجه بیشترشدن موقعیت‌های مناسب برای کسب تجربه‌های ارتباطی و اجتماعی توسط کودک است. وقتی کودک تجربه‌های گوناگون با افراد متفاوت و آشنا را در چارچوب خانواده داشته باشد، هم با احساس امنیت بیشتری این تجربه‌ها را به ‌دست می‌آورد و هم در برقراری ارتباط با انسان‌های متفاوت، قوی‌تر و داناتر می‌شود. اگر کودک این تجربه‌ها را در خانواده کسب نکند، با اولین برخوردهای پرخاشگرانه‌ و نامناسب در مدرسه، دچار ترس و کناره‌گیری از مدرسه خواهد شد و چه‌بسا خودش در آینده به پرخاشگری روی آورد.

 

الگوی خوبی برای فرزندتان باشید

اعتمادبه‌نفس و روابط اجتماعی‌تان را افزایش دهید و در مقابل فرزندتان انواع رفتار اجتماعی مناسب مثل سلام‌کردن، لبخندزدن را به تکرار نشان دهید.

 

دوست‌یابی را در بچه‌ها تقویت کنید

دوستان و همسالان علاوه بر اینکه از عوامل مهم اجتماعی‌شدن به شمار می‌آیند، می‌توانند در یادگیری، پیشرفت تحصیلی و مهارت‌های کلامی همدیگر هم مؤثر باشند. از مهم‌ترین این تأثیرات از بین‌بردن خودمداری است. در محیطی که همسالان ارتباط صحیح و مناسب با هم دارند، مهارت‌های اجتماعی مهم مانند همکاری، رقابت و صمیمیت آموخته می‌شوند.

تحقیقات نشان می‌دهند که دانش‌آموزان مطرود و فاقد ارتباط سالم، پرخاشگرترند، پیشرفت تحصیلی‌شان کم است و از اضطراب و افسردگی رنج می‌برند.

 

بچه‌های اجتماعی چه ویژگی‌هایی دارند

توانایی برقراری ارتباط سازنده با اطرافیان و همسالان خود را دارند؛

ارتباطشان با دیگران بر پایه صمیمیت و اعتماد است؛

به حقوق دیگران احترام می‌گذارند؛

ردرخواست‌ها و نیازهای خود را به‌گونه‌ای منطقی و بدون ضایع‌کردن حقوق دیگران بیان می‌کنند؛

اعتمادبه‌نفس خوبی دارند؛

تسلیم موقعیت‌ها نمی‌شوند و در مواقع لزوم از کلمه «نه» استفاده می‌کنند؛

با قوانین و مقررات حاکم در یک موقعیت آشنا هستند و به آن‌ها احترام می‌گذارند؛

انتخاب‌های آگاهانه‌ای دارند و مسئولیت رفتارهایشان را می‌پذیرند؛

برای رسیدن به خواسته‌هایشان، پرخاشگری نمی‌کنند.

 
و در یک کلام «اجتماعی‌بودن» نیاز درونی و بیرونی بچه‌هاست. والدین در این خصوص نقش محوری و بنیانگذاری دارند. هرچند در این زمینه‌ها فرزندان خود را آماده‌تر و قوی‌تر کنید، آینده بهتری برای آن‌ها به‌منظور داشتن یک زندگی موفق رقم خواهید زد. پس در تقویت آن بکوشیم... .

 
 

پی‌نوشت‌ها

1. Bar-On, Reuven

2. Intrapersonal Components

3. Adaptability - Components

4. Stress Management - Components

5. Mood- General Components

6. Linnenbrink

7. Pekrun

 

۴۷
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش خانواده، معجزه همراهی شما، مشارکت خانواده در مدرسه، اجتماعی شدن، هوش هیجانی، اعتماد به نفس، فرصت آزادزیستن، راهکارهای تقویت تعاملات اجتماعی کودکان، سمیه عبدالهی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.