وقتی سر سفره هفتسین نشستید و صدای حولحالنا به گوشتان خورد، به چه چیز فکر کردید؟ اصلاً در لحظههایی که سال داشت تحویل میشد، چه دعا و خواستهای داشتید؟ وقتی صدای دعا به گوش میرسد و آدم با تمام وجودش تیکتاک ثانیهها را حس میکند، احساس نگرانی میکند. دوست دارد در قلبش به جایی پناه ببرد؛ همانجایی که پناهگاه همه است. احساس میکند در تمام جهان و همه کرهها و کهکشانها و بین همه تاریخ دارد اتفاق جدیدی میافتد و او هم فرصت پیدا کرده است نظارهگر این نوشدن باشد. همهچیز را محضر خدا میبیند. این حس نزدیکی وقت خوبی برای راز و نیاز است؛ همان موقعی است که دیگر به هیچ جا و هیچکس دل نبستهای و فقط متوجه خدا شدهای.
میتواند مکالمه عاشقانهای باشد بین خدا و بندهاش. وقتی با تمام وجود خدا را بخوانی، او هم استجابت میکند. خودش در قرآن کریم گفته است: بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را.
شاید بهترین دعا همین تغییر حالمان باشد به بهترین حال ممکن، به خیرترین راهی که خدا ما را ببرد. نوشدن نوروز و حول حالنا الی احسن الحالِ دعای تحویل سال، بهترین همنشینی را از نظر کلمات دارند. و چندسالی است که این نوشدن با بهار معنوی ماه رمضان همنشین شده و همهچیز جفتوجور است برای رحمت و هدایت و استجابت خدا.