فرهنگ و حکمت غنی ایرانی اسلامی
۱۴۰۳/۱۱/۰۱
فرهنگ در بستری از دانشها، آداب و رسوم، عادتها، ارزشها، باورها، احساسات و کنشها و واکنشها ظهور و بروز مییابد. در لایهای ژرفتر، محصول جهانبینی و ایدههای بنیادینی است که معمولاً از ادیان، اسطورهها، سنتها، مکتبها و تجربههای بشری شکلگرفته است. فرهنگ، انسان بدوی را به انسان مدنی و اجتماعی تبدیل میکند و هویتبخشی، پویایی و پایایی، مصونیت و وحدت را در جامعه در پی دارد. از این رو، امروزه مطالعات فرهنگی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین مباحث حوزههای مطالعاتی در جامعهشناسی شده است.
توجه به فرهنگ حاکم بر سازمان نیز به دلایل گفتهشده از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا هر سازمان در واقع اجتماعی خاص از جامعهای بزرگتر است که برای انسجام افراد، فهم مشترک از امور و انطباق با محیط به فرهنگ مشترک نیاز دارد. به عبارت دیگر، فرهنگ سازمانی دربرگیرنده ارزشها و رفتارهای قابلقبول و مورداحترام افراد آن سازمان است که برای کار تیمی، خلاقیت، پویایی، بهرهوری و توسعه فعالیتهای آن ضروری است. البته طبیعی است فرهنگ هر سازمانی ویژگیهای خاص خود را دارد. آموزشوپرورش هم بهعنوان سازمانی متفاوت و بسیار پراهمیت، فرهنگ ویژه خود را داراست، بهطوری که آینده کشور را میتوان در آینه امروز آموزشوپرورش آن مشاهده کرد. ما با سازمانی مواجه هستیم که از فرهنگ حاکم بر جامعه تأثیر میپذیرد و در ضمن خود نیز فرهنگساز است و بر آن تأثیر میگذارد و سازمانی یادگیرنده و یاددهنده است که با حفظ هویت و رسالتهای خود به پویایی دائمی نیاز دارد.
آموزشوپرورش در کشور ما از یکسو میراث گرانبهایی از فرهنگ، ادب و حکمت ایرانیاسلامی دارد و از سوی دیگر باید با حضور و تعامل در عرصه جهانی، اولاً به تقویت خود بپردازد و ثانیاً با حضوری غیرمقلدانه، منتقدانه و خلاقانه، عناصر غنی و اصیل حکمت و فرهنگ ایرانی اسلامی را به جهانیان معرفی کند و در تبیین و تبلیغ آن بکوشد. در عصر نوین (مدرن)، غرب با طرح و گسترش ایده جهانیشدن و حاکمیت ارزشهای غربی در حوزههای گوناگون انسانی، سایر خردهفرهنگها و فرهنگهای ملی و محلی را مورد هجمه و تحقیر قرار داد؛ بسیاری زبانها و آداب و رسوم محلی تضعیف و در معرض نابودی قرار گرفتند و در این میان تنها ملتهایی که پشتوانهای از ادبیات، فرهنگ و سنتهای سترگ و عمیق داشتند، توانستند به حیات فرهنگی خود ادامه دهند.
اما با برآمدن قرن بیستم و تزلزل مبانی و اصول علمی و فلسفی تمدن نوین (مدرن) و موفقنشدن مدرنیته در برآوردن شعارهای خود، با وجود برخی موفقیتها در عرصههای علمی و اجتماعی، ارزشهای نوین هم دچار تزلزل و تضعیف شدند. وقوع دو جنگ جهانی و جنگهای استعمارگرانه دیگر در این عصر و کشتهشدن میلیونها انسان در اثر توسعه سلاحهای کشتار جمعی، تخریب محیطزیست و بحرانهای انرژی و آب و پوچگرایی و سردرگمی در حوزههای فردی، از جمله نتایج و پیامدهای این دوران بوده است. از این رو، در عصر پسانوگرایی، ملتها به اهمیت توجه به سنتها و فرهنگهای خود که هم انسان را در تطابق کامل با محیطزیست و همنوعان خود تعریف میکرد و هم به زندگی او معنای متعالی میداد، پی بردهاند و تلاش میکنند به بازسازی و بازتعریف سنت در عصر جدید بپردازند.
در آموزشوپرورش نیز وضع به همین منوال بوده است؛ ساختار قرن نوزدهمی آموزش که از کارخانهها و مراکز صنعتی الگوبرداری شده بود، بر مراکز آموزشی جهان و البته کشور ما حاکم بوده است که از نظم و ارزشهای خاص مدرنیسم نشئت میگرفت. اما امروزه که جهان وارد عصر دیگری شده است، باید هر چه زودتر آماده تغییرات بنیادین و عمیق شویم. نظام تعلیموتربیت ما امروز با پرسشهای مهمی مواجه است که نخبگان این عرصه باید به آنها پاسخ دهند:
یک) ویژگیهای عصر جدید و فرهنگ و آموزش در آن چیست؟
دو) نظام تعلیموتربیت مبتنی بر فرهنگ و حکمت غنی ایرانی اسلامی در مواجهه با این تحولات چه نقاط برجسته و قابلاتکایی برای ارائه دارد؟
سه) استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین دیجیتال و هوش مصنوعی در آموزش چه فرصتها و چالشهایی را پیش روی مدرسههای ما قرار میدهد؟
چهار) حکمت، فرهنگ و آداب و رسوم محلی و ملی چگونه و با چه روشهایی باید در برنامههای درسی بازخوانی و توصیف و تبیین شوند تا نسل جدید ما پذیرای آنها باشند؟
پنج) فرهنگ سازمانی در آموزشوپرورش ما چگونه میتواند با وجود استفاده از آخرین دستاوردهای علم مدیریت، از عناصر فرهنگ و حکمت که از نیاکان ما به ارث رسیده است، برای ارتقا و تعالی خود بهره ببرد؟
در این شماره از رشد مدرسه فردا سعی کردهایم در مباحث مطرحشده در مقالات و سایر مطالب ارائهشده به این پرسشها بپردازیم تا گامی برداریم در مسیر توجه بیشتر به این حوزه مهم و به این امید که نظام تعلیموتربیت توسط نخبگان جامعه مورد کندوکاو و بررسی جدیتر و گستردهتری قرار گیرد.
۱
کلیدواژه (keyword):
رشد مدرسه فردا، یادداشت سردبیر، فرهنگ و حکمت غنی ایرانی اسلامی،فرهنگ،فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش، ایمان اوانی