2
اوّلین تصویرهای متحرّک جهان، بیش از ۵۰۰۰ سال قبل ساخته شدهاند؛ حتّی قبل از حکومت هخامنشیان.
اگر گفتید یکی از باستانیترین پویانماییها کجا ساخته شده است؟ در یک استودیوی فیلمسازی؟ در زیرزمین یک خانهی بزرگ؟ در قطب جنوب؟
خیر! در همین سیستان و بلوچستان خودمان؛ در منطقهای به نام «شهر سوخته».
3
باستانشناسان در این منطقه، در مقبرهای قدیمی، یک جام سفالی را در کنار یک استخوانگان (اسکلت) پیدا کردند. روی این جام که ده سانتیمتر ارتفاع داشت، تصویرهایی حک شده بود که به ۵۰۰۰ سال قبل برمیگشت. ترسناک شد، نه؟ نه، نترسید. داریم میرسیم به جاهای خوبش. حالا وقتش است که خودم را معرّفی کنم.
من یک بُزم. بله بز! عاشق خوردن برگهای تازه و سبز درخت خرما هستم. برای اینکه برگها را بِکَنَم و بخورم، چند بار میپرم بالا. ولی اگر گفتید چند دفعه؟... آفرین! پنج بار.
4
نقّاشی من و درخت خرما را روی یک جام سفالی کشیدهاند. شاید اگر مثل باستانشناسها خیلی علمی به آن نگاه کنید، فکر کنید که فقط یک نقّاشی ساده است. امّا یک شگفتانه (سورپرایز!) برایتان دارم! این جام را با سرعت بچرخانید. آنوقت میبینید که من دارم میپرم! بله. به همین راحتی اوّلین پویانمایی و تصویر متحرّک (انیمیشن) جهان با حضور شخص شخیص بنده ساخته شد.
5
چندصد سال بعد از ساخت این جام، یک شاعر که در زمان سلسلهی اشکانیان زندگی میکرد، قصّهی من و درخت خرما را بهصورت شعر برای بقیّه تعریف کرد. چون بامزه شده بود، مردم یادشان ماند. بعدها در زمان ساسانیان، قصّهی من دوباره نوشته شد و اسم داستان را هم گذاشتند «درخت آسوریک.» قصّه این است: یک درخت خرما و یک بز (که بنده باشم) سرِ اینکه کدامشان پُرفایدهتر هستند با هم بحث میکنند. آخر سر هم من برنده میشوم.
خیلیها معتقدند که داستانِ روی جام شهر سوخته، همان داستان درخت آسوریک است.
6
حالا یک پیشنهاد:
بروید موزهی ایران باستان و جام شهر سوخته را که در یک ویترین شیشهای برای تماشا گذاشتهاند، خوب نگاه کنید.