من فرزانه نوراللهی، از سال 1377 به تدریس فیزیک، علوم، ریاضی، هندسه و آموزش پژوهش در مدرسهها مشغول بودهام. تا امروز با دانشآموزان نوجوان، سفر جذاب یادگیری را داشتهام و از همصحبتی و همفکری با آنان، بسیار آموختهام.
دوره نوجوانی دورهای خاص، منحصر به فرد، و پر از فکرها و شناختهای جدید از دنیای پیرامون است. پای درددل نوجوانها که بنشینی، کلی حرفهای ناگفته دارند که شاید ترجیح میدهند از آنها سخنی به میان نیاید! چرا که شنیدن صحبتها و قضاوتنشدن بر اساس آنها، یکی از نیازهای جدی دوره نوجوانی است که کمتر گوشی (فرد بزرگتری) با سعه صدر و همدلی، این شرایط را برای نوجوان (نوجوانان) فراهم میکند. این موضوع به یکی از چالشهای بزرگ دوران کنونی تبدیل شده است.
شاید به این خاطر است که پذیرفتهایم دوران نوجوانی دوره گذر از کودکی به بزرگسالی است و خامی و کمتجربگی نوجوان نمیتواند با فکرها و اندیشههای علمی و پخته همراه باشد. بنابراین باید برای نوجوانان چارچوب و برنامه در نظر گرفت و آنها را نظارت کرد. در حالی که این محدودیتها در نهایت مانع شکلگیری رابطهای صحیح، واقعی و راهگشا میشود.
ما سعی کردیم این مرزهای ساختگی را بشکنیم و صادقانه وارد گفتوگویی دوستانه با نوجوانان شویم؛ گفتوگویی که در آن هدف بیشتر شنیدن است، نه صحبت (نصیحت) کردن! به این منظور به دو دبیرستان دوره اول متوسطه در دو شهر متفاوت سفر کردیم. ابتدا به «دبیرستان شهید مزیدی» شهر یزد رفتیم و با دانشآموزان یکی از کلاسهای هفتم وارد گفتوگو شدیم. سپس به «دبیرستان فرزانگان شهدای» اردکان سر زدیم و با 30 نفر از دانشآموزان پایههای هفتم، هشتم و نهم صحبت کردیم. این تجربه بسیار جالب و شنیدنی است. با ما همراه شوید تا نوجوانان خوشفکر و صاحبنظر امروزی را بهتر بشناسید.
- بچهها من امروز مهمان شما هستم. از شما کمک میخواهم؛ کمکی که میتواند برای تمام نوجوانان سرزمینمان راهگشا و یاریرسان باشد. مجله رشد نوجوان، صفحههایی را به گفتوگو با نوجوانان اختصاص داده است. ما به میان نوجوانان میرویم و خلاصه گفتوگو با ایشان را در این صفحه چاپ میکنیم.
حال از شما میخواهم برای انتخاب موضوعهای گفتوگو کمکمان کنید.
- چه چالشهایی دارید؟
- دوست دارید عنوانهای این گفتوگوها چه باشند؟
- اولویت شما در انتخاب موضوع چیست؟
من مطمئنم نیازها و چالشهای امروز شما، نیازهای دیگر همسالان شما در سایر شهرهاست. پس سعی کنید با همفکری این موضوعها را استخراج کنید.
شیوه کار به این صورت بود که دانشآموزان را به گروههای سه یا چهار نفره تقسیم کردیم. به هر گروه 20 دقیقه فرصت دادیم تا با مشورت و گفتوگو، 12 موضوع را که بیشتر برایشان اهمیت دارد انتخاب کنند و روی برگه بنویسند.
در مرحله بعد، برگهها را روی دیوار نصب کردیم. اعضای هر گروه نظر دیگر گروهها را مطالعه کردند و به گروه خود برگشتند.
با این شیوه یک بارش فکری جمعی شکل گرفته بود که مجدداً با همفکری و مشورت اعضای گروه، از میان 12 موضوع خود و موضوعهای دیگر گروهها، این بار هشت موضوع را به ترتیب اهمیت در برگه جدیدی یادداشت کردند و تحویل دادند.
شور و هیاهویی به پا شد. اصلاً نوجوانی همهاش شور و اندیشه است. دانشآموزان هر گروه با جدیت و دقت با هم حرف میزدند و نظرات اعضای گروه خود را با تأمل بررسی میکردند. واقعاً چه انرژی وصف ناشدنی نوجوانان خوشفکر ما دارند و چقدر ما بزرگترها ساده از کنار آنها عبور میکنیم. مهمترین محور کار ما، اعتماد و صداقت بود. این ارتباط شایسته کمک کرد دانشآموزان در فضایی واقعی، نظرات ارزشمند خود را روی برگه بیاورند.
پس از جمعآوری برگهها، از همکاری صمیمانه بچهها و جدیتشان در اجرای این طرح تشکر و قدردانی کردم و از کلاس بیرون آمدم.
تازه کار من از این لحظه آغاز شده بود. مسئولیت شدیدی روی دوش خود احساس میکردم. از حسن اعتمادشان تا یکرنگی و صفایی که داشتند، در دل تحسینشان کردم. این حس غرورآمیز را به مدیران مدرسهها هم منتقل کردم:
- چه دانشآموزان خوشفکر و خوشاخلاقی دارید. چقدر تشنه شنیدن و شنیدهشدن هستند و چقدر حرف برای گفتن دارند. و چقدر ما ایشان را نادیده میگیریم و تمام وقت با هم بودنمان را صرفاً به درس خواندن و درس پرسیدن اختصاص میدهیم. به نظر شما کجا میتوان از این فرصتهای ناب با هم بودن خلق کرد و با احساس امنیت و اعتماد، فضای گفتوگوی صادقانه به وجود آورد؟
به فرصتهای خاصی که در رشد نوجوان ایجاد شده است فکر میکردم. شرایط فوقالعادهای که سردبیر این مجله فراهم کرده است، مرا مطمئن به پیش میبرد.
آقای جعفریان، سردبیر باتجربه مجله، این امکان را فراهم کرد که به هر صورت و تدبیری پای صحبت نوجوانان فرهیخته نقاط مختلف بنشینیم و بشنویم و نظرات ارزشمندشان را به چاپ برسانیم. و تمام سعیمان را میکنیم که این حرفهای ناب و ارزشمند را به گوش پدر و مادرها و معلمان برسانیم.
برگهها را به منزل بردم. با دقت تمام، چندبار آنها را خواندم. 26 سال است که با این گروه سنی در ارتباطم و به عنوان معلم، نظرات ایشان را میشنوم. اما هر بار فکر میکنم چقدر از این دنیای پر رمز و راز دوریم و با غرقشدن در روزمرگیهایمان، فرصت شنیدن نوجوانان را از دست دادهایم!
موضوعهای دانشآموزان هر دو مدرسه را با توجه به دغدغههای ایشان دستهبندی کردم. در جدول ۱ آنها را بر اساس فراوانی مشاهده میکنید.
دغدغههای دانشآموزان
1. نداشتن خودشناسی و ترس از مسخرهشدن به خاطر عقاید از طرف دوستان (ما از کجا آمدهایم، کجا هستیم و به کجا میرویم)؛
2. نداشتن برنامهریزی صحیح و استفاده نادرست از وقت؛
3. استعدادیابینشدن دانشآموزان از ابتدای تحصیل (رسیدن به خودشناسی برای انتخاب شغل در آینده)
4. نبود عدالت آموزشی؛
5. کاربردی نبودن مسائل درسی؛
6. بالابردن آگاهی خانوادهها در برابر روحیه نوجوانی؛
7. آمادهسازی نوجوان پیش از ورود به جامعه و روبهرویی با معضلات جامعه (تقویت دانشآموزان با کلاسهای فرهنگی و اجتماعی در مورد دانش و مسائل روزمره زندگی حال و آینده)؛
8. مشکلات اخلاقی و افسردگی بین برخی نوجوانان؛
9. راهکارهای برای کاهش فشار روانی دانشآموزان و اهمیت دادن به نشاط و شادابی آنها؛
10. اهمیت دادن کارکنان مدرسه به تربیت دانشآموزان و رفتار مناسب با ایشان؛
11. حفظ رابطه عاطفی متعادل در خانواده (عشق و محبت و توجه از طرف پدر و مادر و ...)؛
12. انتخاب دوست خوب در جامعه کنونی
13. آموختن چگونگی کسب درآمد در نوجوانی؛
14. داشتن فضای سبز مناسب و اهمیتدادن به تفریح و ورزش در فضای مدرسه.
از این پس به میان شما میآییم تا درباره یکی از این موضوعها با شما گفتوگو کنیم. اما هنوز فرصت هست تا شما هم با خواندن این مطالب، نظرات ارزشمند خود را بنویسید و برای ما به این نشانی بفرستید:
راههای ارتباطی شما برای فرستادن متن و داستان، رایانامه مجله است به نشانی: nojavan@roshdmag.ir
از حسن نظر و دقت شما بینهایت سپاسگزاریم. به امید دیدار و شنیدن حرفهای تکتک شما نوجوانان برومند سرزمین پر افتخارمان ایران.