میان نسل ما و نسل گذشته فاصله افتاده؟ شکاف ایجاد شده؟
حسین حقپناه: اختلافها و تفاوتهای نسلی همیشه وجود داشتهاند، اما انقطاع و شکاف نسلی وجود ندارد. در این خصوص پژوهشهای متفاوتی در دانشکدههای علوم اجتماعی و حتی علوم تربیتی در ایران انجام شدهاند که نشان میدهند، تفاوتهای نسلی همیشه وجود داشتهاند. به این معنا که نسلها به سبب اینکه در مواجهه با رخدادهای تاریخی، از شرایط اجتماعی و ابزارهای فناورانه متفاوتی در مسیر اجتماعیشدن برخوردارند، نوع متفاوتی از سبک زندگی را دارند. تا اینجا تفاوتها و اختلافهای نسلی طبیعی است و لازمه هر جامعه پویاست.
این پویایی گاهی شورش به نظر میرسد؟!
این درست نیست که گفته شود نسل جدید نسلی شورشی علیه نسل گذشته خود است.
انقطاع یا شکاف نسلی به این معنا که با نسلهایی مواجه باشیم که در لایههای عمیق فرهنگی در حوزه ایدئولوژی، آرمانها و ارزشها با هم متفاوت باشند و نتوانند مفاهمه داشته باشند، وجود ندارد.
در حال حاضر ما با یک شکاف دروننسلی مواجه هستیم نه شکاف بیننسلی.
نسلها با هم در تعاملاند و گروههای مختلفی که در نسلهای قبلی وجود داشتهاند، میکوشند سهم بیشتری از نسل بعدی تربیت کنند. همچنین، در نسلهای قبلی نوعی یکدستی داشتیم. بنابراین گونههای ضدفرهنگ و خردهفرهنگ خاص به چشم نمیآمدند، اما همین ضدفرهنگها و خرده فرهنگها تلاش کردند مدل متنوعتر و سهم بیشتری از نسل بعدی را تربیت کنند.
ما خیلی با هم متفاوتیم!
در میان دهه هشتادیها مدلهای متفاوتی وجود دارند. برای نمونه نوجوانی داریم که در «سلام فرمانده» حضور دارد و پای کار انقلاب اسلامی و نظام و بسیج است. در حالی که بغل دستی او در مدرسه ممکن است به هیچکدام از اینها اعتقاد نداشته باشد و سبک زندگی و ارزشهای کاملاً متضادی با همکلاسی خود داشته باشد. دلیل این شکاف دروننسلی نیز تکثر منابع هویتبخش و فرایندهای اجتماعیشدن نسل جدید است.
در گذشته ما نظام آموزشی واحد، یکپارچه و قدرتمندی داشتیم و رسانه فقط به رسانه ملی و سخنگاههای (تربیونهای) واحد و یکدست و فضای خانوادگی، قومیتی و محلی محدود بود. اما حالا شاهدیم که همه اینها تضعیف شدهاند و در سوی دیگر، رسانههای جهانی، بسترها (پلتفرمها) و شبکههای اجتماعی تقویت شدهاند. همچنین ما در سالهای اخیر با نوعی درهمآمیختگی ارزشی و سبک زندگی، از معماری شهری تا رسانهها و ... روبهرو بودهایم. نتیجهاش این شده که آن تکثرها و تغییرات فناورانه به این شکاف دروننسلی انجامیده است.
دنیای دیجیتال، وطن دهه هشتادیها
توجه داشته باشیم، مهمترین ویژگی مشترک همه دهه هشتادیها - چه آنهایی که ممکن است از نظر سیاسی زاویهای داشته باشند یا در ناآرامیها حضور داشتـه باشند و چه آنهایی که دلبسته آرمانهای سیاسی یا ایدئولوژیک نظام هستند - این است که به عنوان نسل بومی دیجیتال شناخته میشوند. به این معنا که دهه هشتادی از روزی که به دنیا آمده با ابزارهای دیجیتال سروکار داشته و بزرگ شده است. او برخلاف نسل قبلی خود که در سن نوجوانی و جوانی یا بزرگسالی به دنیای دیجیتال گام نهاده، وطنش و بخشی از هویتش فضای مجازی و رسانههای نوین است.
نسلی با دسترسیهای بیسابقه در تاریخ
ویژگی مهمی که بستر مجازی به نوجوانان داده، نوعی دسترسی نامحدود و بینظیر تاریخی است که مشابه آن را نمیتوانیم در جایی از تاریخ سراغ داشته باشیم. این دسترسیها فقط اتصال به اطلاعات و اخبار نیست، بلکه انواع و اقسام دسترسیهاست؛ از حوزه سرگرمی و کسبوکار گرفته تا دسترسیهایی که به آنها امکان هویتبخشی میدهند. آنها میتوانند ورای مرزهای جغرافیایی، تاریخی، قومی، ملی و زبانی منابع هویتبخشی را پیدا و خودشان را با آنها تعریف کنند؛ این ویژگی مشترک همه این نسل است.(به صفحههای 24 و 25 رجوع کن تا راهنمای معمای صفحه 48 را دریافت کنی).
تفاوت حضور و بروز
بروز جوان با حضور او فرق میکند. به تعبیر دیگر، جوانهای زیادی در کشور حضور دارند، اما همه آنها به یک میزان امکان ظهور و بروز ندارند. در همه این سالها بیشترین ظهور و بروز با جوانهایی بوده است که قابلیت ظهور و بروزشان را عرصههای رسمی، مانند انجمنهای اسلامی، دانشآموزی و بسیجی تعیین میکردند و حتی قاب رسانه ملی امکان حضور همه جوانان را نداشت. اما با توسعه رسانههای جدید و بهویژه شبکههای اجتماعی، شاهد ظهور و بروز طیفهایی از جوان ایرانی بودهایم که پیش از این امکان ظهور نداشتهاند.
ما این چیزی که دیگران فکر میکنند نیستیم ...
آن تصویری که از نوجوان ایرانی در شبکهها و رسانههای داخلی میبینیم، تصویر کاملی نیست و جهتگیرانه است. در سوی دیگر، بازنماییهایی که رسانههای جدید در شبکههای اجتماعی از نوجوان ارائه میدهند، فقط مصرفگرا، هوادار چهرهها(سلبریتیباز)، فردگرا و شورشی است. یعنی این هم تصویر کاملی نیست و جهتگیرانه است.
برخی از خردهفرهنگهای نوجوانانه نیز که مورد قبول جامعه نیستند و حتی ضدفرهنگ محسوب میشوند، تصویر کاملی از نوجوان ایرانی ارائه نمیدهند. آنها هم به طور کلی یک بازنمایی نمایشی، نه بازنمایی واقعی، از حوزه نوجوان دارند؛ نمایشی که مشخصاً جهتگیرانه است.