گفتید که حافظ قرآن هستید. از چه سنی شروع به حفظ قرآن کردید؟
از خردسالی و حدود دو سالگی مادرم شروع به تمرین با من کرد و وقتی علاقه مرا دید، حفظ قرآن را شروع کردیم. در ادامه مربی هم داشتم. دبیری داشتیم که لطف میکرد و تلفنی با من کار میکرد و از من میپرسید. ابتدا سورههای کوچک را شروع کردیم تا به امروز که 11 جزء قرآن را حفظ کردهام. انشاءالله بهزودی جزء دوازدهم هم کامل میشود. حافظه خوبی را که الان دارم، مدیون حفظ قرآن هستم.
در این زمینه مقام هم داشتهاید؟
بله. در سطح مدرسه و منطقه مقام آوردم و در مسابقههای سراسری ایران خودرو هم شرکت کردم و در مسابقههای مختلف مقامهای اول تا سوم را کسب کردهام.
همچنان هم آموزش حفظ قرآن را در برنامه خود دارید؟
بله. وقتی کاری را بهطور مداوم انجام میدهیم، دیگر نمیتوانیم اسمش را کار بگذاریم. دیگر بخشی از وجود ما میشود. من از وقتی یادم هست و از زمان کودکی هر روز قرآن خواندن را در برنامهام داشتهام و حالا بخشی از من است.
شما به زبانهای زیادی صحبت میکنید. یادگیری زبانهای خارجی را از چه زمانی شروع کردید و بر چه مبنایی بوده است؟
در دوران کرونا به دلیل اینکه مدرسه تعطیل شد، وقت زیادی داشتم. بعد از صحبت با مادرم تصمیم گرفتم از این فرصت استفاده کنم. تصمیم گرفتم یادگیری زبان انگلیسی را شروع کنم. ابتدا مادرم یک مجموعه ویدئو برایم بارگیری(دانلود) میکرد و من نگاه میکردم. همین موقع بود که متوجه شدم بعد از چند مرتبه دیدن فیلمها میتوانم گفتوگوها (دیالوگها) را از حفظ بگویم. به همین ترتیب پیش رفتم. به طوری که هر چه پیش میرفت با دیدن دفعههای کمتر و تمرین کمتر هم میتوانستم یاد بگیرم.
مادرم وقتی دید در یادگیری زبان انگلیسی وضعیتم اینقدر خوب است، پیشنهاد کرد یادگیری یک زبان دیگر را هم شروع کنم. به این ترتیب تصمیم گرفتم یادگیری زبان فرانسه را شروع کنم. زمانی که در یادگیری زبان فرانسه کمی پیشرفت کردم، زبان آلمانی و کرهای را هم شروع کردم و توانستم در دوره کرونا زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و کرهای را یاد بگیرم.
در سال گذشته مدرسهها به علت آلودگی هوا خیلی تعطیل میشدند و ما وقت آزاد زیادی داشتیم. به این دلیل تصمیم گرفتم یادگیری زبان اسپانیایی را شروع کنم. به این ترتیب توانستم در مدت دو ماه با زبان اسپانیایی آشنا شوم. همزمان با آن در این دو ماه کتابی را هم به نام «نوری که حمل میکنیم» ترجمه کردم.
آیا در یادگیری زبان از نرمافزار خاصی هم استفاده کردهاید؟
من همه این زبانها را به شکل خودآموز یاد گرفتم و هیچ کلاس و دورهای برای یادگیری ندیدم. یادگیری من اوایل در هر زبانی به این شکل بود که مادرم صحبتهای افراد سرشناسی را که به این زبانها صحبت میکردند، برایم بارگیری میکرد. من با دیدن و شنیدن صحبتهای آنها و گوشکردن چند باره آنها و تمرین و تکرار توانستم در این زمینه پیشرفت کنم. به حدی این صحبتها را گوش کرده بودم که میتوانستم صدای آنها را قطع کنم و با دیدن تصویرشان به جای آنها صحبت کنم و این یکی از تفریحات من شده بود.
یعنی قبل از کرونا هیچ زمینه ذهنی و آشنایی با زبانهای خارجی نداشتید؟
من آن زمان پایه هفتم بودم و در مدرسه شاهد (به دلیل اینکه حافظ قرآن بودم) مشغول تحصیل بودم. روزهای اول سال یادم هست که وقتی معلم زبان وارد کلاس شد، شروع کرد به صحبتکردن به زبان انگلیسی. من در آن زمان حتی در حدی نبودم که متوجه بشوم در کلاس چه صحبتهایی میشود. معلممان جوی در کلاس ایجاد کرده بود که بچهها به زبان انگلیسی صحبت کنند و من خیلی دلم میخواست خودم را به سطحی برسانم که بتوانم در کلاس مشارکت داشته باشم.
یادگیری شما در زمان مدرسه بود یا در تابستان؟
از همان زمان شروع کرونا که تقریباً اواخر سال بود شروع کردم. از تعطیلات عید استفاده کردم ولی بیشتر تمرکزم در تابستان بود و بعد از تابستان و شروع سال تحصیلی هم سعی کردم برنامهام را کنار نگذارم و به موازات درسهایم پیش بروم. همیشه تلاش کردهام انسانی چند بعدی باشم و همزمان در چند زمینه کارم را ادامه دهم.
روش یادگیریتان در زبان چطور بود؟
اول از زبان انگلیسی شروع کردم و همچنان اولویتم روی زبان انگلیسی است. روزهای هفته را تقسیمبندی کرده بودم و در هر روز یک زبان را میخواندم. در پایان روز هم زمانی را برای دوره و یادگیری زبان انگلیسی در نظر میگرفتم. مثلاً یادم هست که روزهای یکشنبه مخصوص زبان فرانسه بود. به نظر من اکثر زبانها ارتباطی با زبان انگلیسی دارند و بلد بودن زبان انگلیسی میتواند برای یادگیری زبانهای دیگر هم مفید باشد.
چرا رشته ریاضی را انتخاب کردید؟
یکی از دلایل اصلی من برای انتخاب این رشته، دبیران خوبی بود که در مدرسه داشتم و همیشه خدا را برای داشتن آنها شکر میکنم. در دوره کرونا وقتی به زبان انگلیسی مسلط شدم، ویدئوهای استادان برجسته دنیا را به زبان اصلی نگاه میکردم و سر کلاسهای آنها به طور برخط (آنلاین) حاضر میشدم. در این کلاسها بود که به علم فیزیک علاقهمند شدم و از پایه هشتم شروع کردم به خواندن کتابهایی که فراتر از کتابهای درسیام بودند. به خاطر همین علاقهام تصمیم گرفتم در دبیرستان در رشته ریاضی ادامه تحصیل بدهم. یک کتاب هم تازه ترجمه کردهام که کتابی تخصصی در زمینه فیزیک و نجوم است.
تصمیم دارید در دانشگاه چه رشتهای را ادامه دهید؟
من به رشته «فیزیک کوانتوم» علاقهمندم و در زمینه «علم اعصاب» (نوروساینس) هم مطالعاتی داشتهام. متوجه شدهام این دو خیلی به هم مربوط هستند. در فیزیک کوانتوم ما ذرات خیلی کوچک را بررسی میکنیم و در نوروساینس هم ارتباط این ذرات کوچک انرژی، موج، ماده و ذره را بررسی میکنیم.
گفتید که در رشتههای ورزشی هم فعالیت دارید و مقام آوردهاید. از چه سنی شروع کردید و چه مقامهایی دارید؟
در دوران کودکی پدرم در حد تخصصی ورزش رزمی کار میکرد و من هم علاقه داشتم. در دوران دبستان با مشورت پدرم تصمیم گرفتم در رشته کاراته سبک «شیتوریو» را انتخاب کنم. از پایه سوم ابتدایی تا قبل از شروع کرونا کار کردم. با اوجگرفتن کرونا در خانه با پدرم تمرین میکنم و کمربند قهوهای دارم.
در مورد مقامهایم هم، در سطح منطقه، استان و کشور مدالهای زیادی دارم و دارنده مدال طلای کشوری هم هستم.
چرا تصمیم گرفتید این رشته و سبک را انتخاب کنید؟
اساس ورزشهای رزمی احترام است. آنچه که در ورزشهای رزمی خیلی اهمیت دارد، این است که احترام بین افراد برقرار باشد و این برایم خیلی مهم بود. چرا که در خانه ما همه چیز بر مبنای احترام است و احترام همیشه حکمفرماست. شیتوریو سبکی است که در کمال ظرافت و قدرتمندی به آرامش خاصی نیاز دارد. «کاتا»هایی که در کاراته انجام میشوند، شکلهای مخصوصی هستند که در واقع نشان میدهند فرد اول باید در خودش به تعادل برسد و بعد بیاید با حریف خود کار کند.
چه توصیهای برای بچهها دارید؟
به نظر من، اگر کسی در زندگیاش برنامهای اصولی به همراه تلاش و پشتکار داشته باشد و از ناملایمات راه نترسد، موفق میشود. خیلی از موفقنشدنها برای این است که افراد از ادامه راه باز میمانند. بچهها باید سعی کنند هدفشان بزرگتر از حرفهایشان باشد. این میتواند رمز موفقیتشان باشد.
از کتابهایتان برایمان بگویید.
اولین کتابم را که نوشته خودم است، به نام «چگونه سمپادی شویم»، بعد از اینکه در مدرسه تیزهوشان قبول شدم، شروع به نوشتن کردم. دلیلش این بود که خیلی از بچهها میگفتند که ما نمیتوانیم در این مدرسهها قبول شویم. من همه چالشهایی را که بچهها میگفتند در این کتاب آوردم و بعد از چاپ بازخورد خیلی خوبی گرفتم. چون تمام مواردی که در کتاب آوردهام، کاربردی هستند و خودم آنها را به کار بردم و جواب گرفتم.
بعد از آن کتاب «یک دروغ بهتر به خودت بگو» را ترجمه کردم. این کتاب نوشته برترین روان درمانگر دنیا، ماریسا پیر است که در زمره 200 پزشک مطرح دنیاست. در این کتاب اشاره شده که ذهن افراد در کودکی مثل یک لوح سفید است که هر چیزی را میپذیرد. حرفهایی که در زمان کودکی به فردی گفته میشوند، آینده او را میسازند. نویسنده این کتاب اعتقاد دارد که ما قربانی زندگی خود نیستیم، بلکه خالق آن هستیم.
کتاب بعدی من با نام «نوری که حمل میکنیم» نوشته خانم میشل اوباما است. او در این کتاب مواردی را که در زمان ریاست جمهوری همسرش دیده بود، بررسی کرده است.
کتاب «زاپاس» نوشته پرنس هری، کتاب جدیدی است و در سال 2023 منتشر شده است. ایشان پرنس انگلستان بود، اما از خاندان سلطنتی کنارهگیری کرد. در این کتاب او تمامی حواشی مربوط به این موضوع را به تصویر کشیده است. تبلیغ این کتاب را در تلویزیون دیدم. کتاب زاپاس برای اولین بار توسط من به زبان فارسی ترجمه شده است. وقتی دیدم در اخبار درباره این کتاب صحبت شد و ایشان درباره خاندان سلطنتی انگستان دست به افشاگری زده و موارد پشت پرده را عنوان کرده و به چالش کشیده است، علاقهمند شدم این کتاب را ترجمه کنم.
خانم پریناز عالی پور یکی از دانشآموزانی است که به جای گله و شکایت از وضعیت تعطیلی مدرسهها توانسته است در مدت کوتاهی با پشتکار و تلاش فراوان به موفقیت برسد، و از تهدیدها برای خود فرصت بسازد. همانطور که خودش گفت این دوران را، با وجود مشکلات زیادی که وجود داشت، برهه طلایی زندگی خود نامید.