چطور شد که در آموزشوپرورش استخدام شدید و چرا در آموزشوپرورش ماندید؟
من با مدرک کارشناسی فیزیک از دانشگاه تربیتمعلم فارغالتحصیل و در آموزشوپرورش استخدام شدم. یک سال در استان بوشهر، منطقه شبانکاره، خدمت کردم و مابقی را در اسلامشهر بودم. از سال 1396 تا 14٠2 در تربیتبدنی فعالیت کردم. مسئولیت آزمایشگاه، معاونت مالی، فناوری و هوشمندسازی را نیز در کارنامه فعالیتهای خود دارم. آموزشوپرورش را برای خود فرصت میدانستم. محیط آموزشی و کارکردن با بچهها را دوست دارم. از طرف دیگر، با توجه به اینکه آموزشوپرورش در مجموع هفت ماه کار فعال دارد، تداخل کاری کمتری با وقت من داشت و میتوانستم به تمرینها، اردوهای تیم ملی و سفرهایم برای شرکت در مسابقهها برسم.
به نظر شما، تربیتبدنی یا حرکتهای بدنی در مدرسههای ما در چه وضعی است؟ وضعیت تربیتبدنی در مدرسهها را چگونه میبینید؟
چیزی که به اشتباه در آموزشوپرورش تصویب شده است، حذف معلم ورزش از دوره ابتدایی است. به جای اینکه به تربیتبدنی در دوران ابتدایی بیشتر توجه کنیم، محدودیت ایجاد میکنیم. من به کشورهای بسیاری سفر کردهام. ورزش را به پایه و سنین هفتهشت سال میآورند تا تشخیص دهند بچه در چه سنهایی ورزش میکند. باتجربهترین معلمها را به دورههای ابتدایی میآورند. مثلاً در اروپای شرقی یک دکترای تربیتبدنی بهاجبار شش سال باید در دوره ابتدایی کار کند، زیرا متخصص تربیتبدنی متوجه مواردی مثل حرکتهای اصلاحی و انحراف انگشت در دانشآموزان میشود و اگر نیاز باشد، همان موقع تذکر میدهد. همچنین، اگر بچه استعداد خاصی دارد، همان موقع تشخیص میدهد که بهتر است این بچه به دنبال چه ورزشی برود. مثلاً ورزش شنا یا ژیمناستیک انجام دهد، به دنبال کشتی برود یا فوتبال.
فراموش نکنیم، بچهها باید از زنگ ورزش لذت ببرند. در کل هر ورزشی یک سرگرمی است. معلم ورزش نباید خودش در سایه بنشیند و به بچهها کلاغپر بدهد! اینکه معلم تخصصی ورزش در ابتدایی نداریم، اشتباه بزرگی است. باید باتجربهها را به اجبار در ابتدایی به کار گیرند. آموزشوپرورش باید در بخشهای سختافزاری و نیروی انسانی برای مدرسههای دوره ابتدایی برنامه داشته باشد.
کمبود مربی باعث شده است معلمهای سایر رشته ها به کار تربیتبدنی مشغول شوند. شما در این باره چه توصیهای دارید؟
ابتدا باید معلمهایی این کار را به عهده بگیرند که ورزش را دوست دارند. خودشان ورزشکار یا اهل ورزش باشند. فرقی نمیکند معلم دینی یا ادبیات باشند، مهم این است که با ورزش دمخور باشند. دوم اینکه باید برای همکارانی که ابلاغ ورزش میگیرند، دوره ضمن خدمت برگزار شود؛ دورههای فشردهای که مثلاً کالبدشناسی (آناتومی) بدن، علائم دررفتگی و کوفتگی را یاد بگیرند. حداقل کارها را یاد بگیرند. دورههای ضمنخدمت و دانشافزایی مفید برایشان بگذارند و معلمانی انتخاب شوند که توانایی جسمی و بدنی کافی داشته باشند، نه اینکه حتی راهرفتن هم سختشان باشد.
بعضی از دانشآموزان در دوره متوسطه، بهخصوص دوره دوم، شیطنتهای خاص خودشان را دارند. در برخورد و مواجهه مربیان تربیتبدنی با این دانشآموزان، به آنها چه توصیهای میکنید؟
بچههای جوان انرژی دارند. باید از معلمانی بهره ببریم که آنها نیز انرژی لازم را برای مواجهه با این دانشآموزان پرانرژی داشته باشند، نه معلمی که حوصله ندارد و معلم ورزش میشود! یا معلمی که اصلاً ورزش نمیداند و ابلاغ ورزش میگیرد! وقتی معلم با دانشآموز همراه است و با او بازی میکند، بچهها اصلاً شر نخواهند بود و با او راه خواهند آمد. مگر مورد خاصی باشد. طبیعت نوجوان انرژیداشتن است و او باید این انرژی را خالی کند. ما باید دانشآموزان را بر اساس علاقهشان هدایت کنیم.
تربیتبدنی چقدر میتواند دانشآموز را در درسهایش موفق کند؟
میگویند عقل سالم در بدن سالم است. شما برای هر فعالیتی نیازمند سلامت بدن هستید. ورزش باعث بهرهوری بهتر خواهد بود. سبک زندگی ورزشی سبب سلامت بیشتر خواهد شد. تغذیه درست و ورزش عمر مفید را بالا میبرد. اگر ما بچهها را به ورزش عادت دهیم تا با آن خو بگیرند، عمر بازدهیشان بیشتر خواهد شد و در کار خود موفقتر خواهند بود.
مشاورهای تحصیلی فقط به بچهها نگویند درس بخوان. مشاور به دانشآموز میگوید همه چیز را رها کن و فقط درس بخوان! حتی نخواب و فقط درس بخوان! این غلط است. من خیلیها را دیدهام که با این ایده درس را رها کردهاند. بهقدری فشار از پدر، مادر و مشاور داشتهاند که درس را رها کردهاند. آن مدل درسخواندن وحشتناک، برای آدمهای خاص است.
چه مشکلات جسمانیای در بچهها میبینید که لازم باشد به آموزشوپرورش هشدار دهید؟ و به معلمها، برای اینکه مقداری از این وضعیت دانشآموزان بکاهند، چه توصیهای دارید؟
اولین مشکل دانشآموزان کمتحرکی است. بنابراین، باید به ساعت ورزش در طول هفته افزوده شود؛ به جای یک جلسه در هفته، سه جلسه در هفته باشد. معلم تنها میتواند به دانشآموز توصیه کند. من به بچهها میگویم ورزش کنید. خب، دانشآموز میگوید کجا بروم؟ باید یک مکانی باشد، امکانات ورزشی باشد، نه اینکه امکانات فقط در اختیار بخش خصوصی باشد. دولت باید مکانهای ورزشی را زیاد کند. در کنار بوستانها مکانهای ورزشی بزرگ و دو طبقه ایجاد کند و آنها را با قیمت مناسب در اختیار عموم قرار دهد.
با توجه به امکانات و شرایط موجود چه توصیهای دارید؟
فقط میتوانیم حرف بزنیم! پسرم برو ورزش کن! زیاد حرف بزنم، میگوید با کدام امکانات؟ یا تشویق به پیادهروی بکنیم. معلمها هم به همین ترتیب. ورزش الکی جواب نمیدهد. ورزش برنامه و مربی میخواهد. در حالی که میتوان مکانهای آموزشوپرورش را در تابستان به رایگان در اختیار علاقهمندان قرار داد. البته باز هم بهخوبی جواب نمیدهد، چون مربی خوب و امکانات کم است، یا مکانهای ورزشی پر هستند.
به نظر شما در استفاده از مکانهای آموزشوپرورش چه خلأهایی وجود دارد؟
امروزه درآمدزایی برای آموزشوپرورش مهم است و این مکانها را در تابستانها به پیمانکارها کرایه میدهند. آنها هم بهدلخواه خودشان آنها را در اختیار علاقهمندان قرار میدهند. ساعتهای طلایی را با قیمت بالا ارائه میدهند و ساعتهایی را که دیگر کسی برای ورزش نمیآید، مثلاً 9 شب به بعد را با قیمت کمتر محاسبه میکنند!
بچههایی که در آموزشوپرورش ضعیف هستند و قدرت مالی کمتری دارند، امکان استفاده برایشان مهیا نیست.
به نظر من، همانطور که به فکر فرهنگ مطالعه و کتابخوانی هستیم، باید به فکر فرهنگ ورزش هم باشیم. بین معلمی که کتاب میخواند و ورزش میکند با معلمی که این کار را انجام نمیدهد، فرق قائل شویم. آزمون سلامتی، آزمون پزشکی و آزمون ورزش باید در ساختار آموزشوپرورش اصلاح شود. به این ترتیب، مانع راکدشدن آموزشوپرورش میشویم. من در مدرسهای که معاون آن بودم، همواره تشویق میکردم وسایل ورزشی برای مدرسه تهیه کنند: شطرنج، راکت و توپ را به مقدار کافی تهیه میکردم. در توقفگاه (پارکینگ) مدرسه فضای راکدی بود که آن را به مکان ورزشی مجهز به امکانات تبدیل کردم. باید باور کنیم کارکردن برای دانشآموزان هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری است. بنابراین، باید بهگونهای دیگر فکر کرد و تهیه امکانات ورزشی را هزینه ندید. مدرسه خوب باید حیاط خوب، کلاس خوب و امکانات ورزشی خوب داشته باشد. در واقع در مدرسه باید نگاه مثبتاندیش حاکم باشد تا بتوان چنین کارهایی را انجام داد.
با توجه به اینکه دانشآموزان کمتحرک هستند، آیا میتوان قبل از درس حرکتهایی در کلاس انجام داد تا برای درسخواندن آماده شوند
در کلاس نمیتوان این کار را کرد. کلاس جای درس است. اینکه دانشآموز بلند شود و بنشیند که ورزش نیست! ضمن اینکه تمرکز درسی دانشآموز به هم میخورد. من سالها معلم فیزیک بودهام. همین که در کلاس باز میشد، تمرکز کلاس به هم میریخت، چه برسد به اینکه بخواهند ورزش انجام دهند. نمیشود در کلاس از دانشآموزان خواست چنین کاری کنند. شاید در کلاس انشا بشود، اما در کلاس ریاضی، فیزیک و شیمی نمیشود.
آموزشوپرورش هر ساله مسابقههای ورزشی برگزار میکند. آیا امکان توسعه اینها وجود دارد؟
برگزاری مسابقههایی در چند روز، به درد دانشآموزان و معلمها نمیخورد! مسابقهها باید در طول سال و در چند ماه باشند. طوری برنامهریزی شود که ورزش و مسابقه در کل سال در مدرسهها و بین دانشآموزان و معلمها جریان داشته باشند. مسابقهها در کل سال حداقل هفتماه طول بکشند. بازیها از 20 مهر شروع شوند و تا اوایل اردیبهشت ادامه داشته باشند. ورزش در مدرسهها نشاط میآفریند. کمک میکند بچهها بهصورت فردی یا جمعی تمرین کنند. انگیزه ورزش در مدرسه ناخودآگاه همهگیر میشود. نشستوبرخاست یا انجامدادن چند حرکت سر صف، برای بچههای پرانرژی هفتسال به بالا ورزش محسوب نمیشود. ورزش تعریف دارد. باید طول زمان داشته باشد و از استانداردهای خود برخوردار شود. استمرار و ایجاد تنوع در بازیها و مسابقهها کمک میکند بچهها از چند ماه قبل آمادگی کسب کنند و شرایط بدنی خود را آماده نگه دارند. این کار هزینهای هم برای آموزشوپرورش ندارد. بازیها را از مدرسه شروع کنیم. تیمهای منتخب به منطقه و از آنجا به سطح شهر و استان بروند.
رودررو با مدیران و تصمیمگیران آموزشوپرورش چه حرف یا خواستهای دارید؟
موضوع تربیتبدنی هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری است. وسایل ورزشی، توپ و ... برای بچهها بخرند و اینها را هزینه نبینند. این بچهها بعد از چند سال به دوره دیگری میروند. باید برایشان هزینه کنیم. خرجکردن برای بچهها لذت دارد. لباس خوب، امکانات ورزشی خوب، امکان رفت و آمد و ناهار بچهها را در اردوهای ورزشی تأمین کنیم. تجهیز فضاهای ورزشی مدرسهها را در برنامه خود قرار دهیم و بهانه نداشتن پول نیاوریم. ورزشکردن بچهها بهسلامت جامعه کمک میکند. ضمن اینکه معلم ورزش خوب باید با مدیر بجنگد و او را قانع کند که این کار را انجام دهد.