چرا نماز در مدرسهها و مراکز آموزشی ما، آن اهمیتی را که شایسته آن است، ندارد؟
اسلام دینی است که بشریت را به دانش دعوت میکند. دانشی که به رنگ خداست. اول سوره علق با یک فعل امر شروع میشود: اقرا: بخوان. و پایانش هم با فعل امر واسجد: سجده کن.
اسلام طرفدار چنین دانشی است که به بندگی میانجامد. حالا بیاییم به دانش در دنیای امروز نگاه کنیم. استاد قرائتی بارها به این نکته اشاره کرده است چه رازی در این است که نمازخوانی در دوره ابتدایی بهتر از دوره راهنمایی است و در دوره راهنمایی بهتر از دوره متوسطه است، و در متوسطه بهتر از دانشگاه؟! به واقع چه رازی در این است که هرچه سطح علم بالاتر میرود، گرایش به نماز کمتر میشود. این معضلی است که ما داریم. پاسخ آیتالله جوادی آملی این است که دانشی که در مشرق زمین از جمله ایران وجود دارد، ارمغان دنیای غرب است. دانشی که مبدأ و معادش را قیچی کرده و آن وسطش را به ما تحویل دادهاند. میگوید این مورچه، این درخت، این ستاره، چه استعدادی دارد؟ در طبیعت چه نقشی دارد، ولی از اینکه چه کسی آن را آفریده است، حرفی نمیزند، از اینکه برای چه آفریده شده هم حرفی نمیزند. نتیجهاش میشود اینکه میبینیم. بوعلی سینا به قول امروز دیپلمه نمازخوان تحویل میگرفت، دکتر نماز شبخوان تحویل میداد. برای مثال، در کتاب طب، بحثی درباره ساختمان چشم دارد. بارها در این یک صفحه به خواننده میگوید: «انظر الی حکمت ربک». نظام آموزشی ما چنین آموزشی ندارد.
برای حل این مشکل یا معضل چه باید کرد؟ راهکار شما در این خصوص چیست؟
به نظر من، یکی از کارها در این باره آن است که سرگذشتها و تجربههای معلمانی را که در این راه تأثیرگذار بودند، در مجلههایی مثل رشد بیان کنیم؛ شخصیتهایی مثل مرحوم روزبه که معلم فیزیک بود. من در ستاد اقامه نماز به صدها مدرسه سر زدم. یکی از موفقترین مدرسهها درباره نماز را یک مدرسه دولتی در شمال تهران دیدم. مدیر مدرسه توضیح داد، به دلیل دغدغهای که در این خصوص داشتم، در فصل تابستان نشستم درباره نماز، اهمیت، آثار و ابعاد آن مطالعه کردم. بعد همه معلمان، کارکنان و حتی بابای مدرسه را جمع کردم و گفتم هر کس تمایل دارد، برای اقامه نماز در مدرسه کاری انجام دهد. بدون اینکه الزامی در این خصوص باشد، همه قبول کردند کمک کنند. مثلاً معلم ریاضی گفت، خودم وقت نماز به نمازخانه میروم. معلم نقاشی گفت، موضوع نقاشی را نمادهایی که به نماز مربوط میشوند تعیین میکنم. معلم زیست گفت، من میتوانم درس زیستشناسی را بهگونهای ارائه کنم که به عبودیت بینجامد...
من این مدرسه را یکی از موفقترین مدرسهها میدانم. همه ما بندگان خدا هستیم. باید علم را بهنوعی به دانشآموزان بیاموزیم که به بندگی ختم شود. در این راه باید از همه معلمان زبده استفاده کنیم. اینگونه نباشد که تا میگوییم نماز، یاد معلم قرآن و دینی و در نهایت ادبیات بیفتیم. گاهی تأثیر بعضی از معلمها، بهخصوص معلم ورزش یا معلم ریاضی، خیلی بیشتر است. سالها قبل پژوهشی را مطالعه میکردم درباره محبوبترین معلمان. برایم جالب بود که معلمهای هنر، ورزش و ریاضی بین بچهها محبوبیت بیشتری داشتند. وزیران آموزشوپرورش و مدیران کل بارها با مراجع عظام دیدار داشتند که دو بارش را من حضور داشتم. در هر دو هر بار، آیتالله مکارم شیرازی گفتند، من هرچه دارم، از دبیر فیزیکم دارم. زمانی که در امر نماز مشاور وزیر بودم، مدیرکل تربیتبدنی از من دعوت کرد در جمع 700 معلم ورزش سخنرانی کنم. من در آن جمع از آن معلمها خواستم اگر تجربهای در دعوت بچهها به نماز دارند، بنویسند. از آن تعداد حدود ۲00 نفر نوشتند و نوشتههایشان در نشریه «ارزش و ورزش» منتشر شد. من متوجه شدم در معلمهای ورزش چه ظرفیتی وجود دارد.
گام دوم آموزش است. اداره کل خراسان رضوی برای دبیران زیست جشنوارهای برگزار کرد با عنوان «نقش دبیران زیست در دعوت دانشآموزان به نماز». برخلاف انتظارم، این دبیران تجربههای بسیار زیبایی را بیان کردند. من کتابی دارم راجع به «شیوههای دعوت به نماز با نگاهی به ریشههای فطری». در آن اشاره کردهام، اولین روش در این زمینه، روش پیشنهادی خداست. خداوند به حضرت موسیبن عمران (ع) فرمود: «ای موسی، مردم را عاشق من کن. حضرت موسی (ع) گفت: راهش را به من یاد بده. جبرئیل گفت، خدایت میفرماید نعمتهایم را برای بندگانم بشمار. عاشق من میشوند. شمارش نعمت یک اصل است. اما این را معلم ابتدایی به یک زبان و معلم متوسطه به زبان دیگری باید بیان کند. زمانی خبرنگاری از من پرسید، در طول عمرتان به حال کسی غبطه خوردهای؟ گفتم بله. به حال معلم ابتدایی دخترم. ایشان برای آموزش حرفها و کلمهها از جملههایی زیبا، متناسب با سن و سواد دانشآموزان کلاس اول ابتدایی، انتخاب میکرد. همه جملههایش رنگ خدایی داشت. یکی از کتابهایی که من برای نماز به معلمها و به خانوادهها معرفی میکنم، کتاب دکتر غلامعلی افروز با عنوان «روشهای پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان» است. در غرب برای پرورش احساسات و به بیان ما فطرت، مثل احساس سپاسگزاری، احساس مهرورزی، احساس پناهجویی و احساس نیازخواهی از روشهایی مثل برگزاری کارگاه بهره میگیرند. ما در این زمینه کمتر کار کردهایم. در حوزههای گوناگون مثل ریاضی، هر ساله جشنواره روش تدریس برگزار میشود. چرا جشنواره روشهای دینی نداشته باشیم. روشهای آموزشی نو و بهروز را بیاموزیم و آموزش دهیم.
این جشنواره را چه نهاد و سازمانی باید برگزار کند؟ ستاد اقامه نماز در خصوص آموزش روشهای نو چه کارهایی انجام داده است؟
ستاد اقامه نماز به لحاظ تشکیلاتی هم با نهاد رهبری و هم با دولت ارتباط دارد. رئیسجمهور در این ستاد نمایندهای دارد. در حال حاضر آقای محمدحسین رضایی نماینده رئیسجمهور در شورای اقامه نماز کشور است. این ستاد سالانه تفاهمنامههایی را با همه وزارتخانهها امضا میکند که شامل آموزشوپرورش هم میشود. حوزههای گوناگون در آموزشوپرورش سالانه و بر اساس ظرفیتهایشان برنامهای را تدوین و آن را به ستاد اعلام میکنند. وظیفه ستاد اقامه نماز هم تسهیل این برنامهها و پشتیبانی از آنهاست. از جمله این اقدامات اعزام مدرس به مدرسهها با هزینه ستاد است. ما یک مرکز تخصصی نماز با بیش از ۱00 مدرس در قم داریم. همچنین ستاد انتشاراتی تخصصی دارد که در این 30 سال بیش از هزار کتاب در موضوع نماز، از پیشدبستانی تا دانشگاه، منتشر کرده است. همچنین، از ناشران دیگری که در این زمینه کتاب منتشر میکنند حمایت میکند.
در این میان، معلمان در علاقهمندکردن دانشآموزان نقش مؤثری ایفا میکنند. در مورد پاداش الهی معلمان قرآن و هر کسی که به آموزش نماز و قرآن مشغول است، اشارههایی بفرمایید.
حدیثی از امام باقر(ع) است با این مضمون که در روز قیامت، به هرکسی یک کتاب شامل مستندات عمرش میدهند. این کتاب به تعداد روزهای عمر و هر روز شامل ساعتهای زندگی آن فرد است. این دلهرهآور است. آن فرد همچنان که کارنامه عملش را ورق میزند، به صفحهای میرسد که بسیار خوشحال و متعجب میشود. میگوید در این صفحه نوشته است، تو به یک میلیون نفر قرآن یاد دادی، در حالی که من به ۱0 نفر بیشتر قرآن نیاموختم. فرشته میگوید نَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُمْ (آنچه را از پیش فرستادهاند، با آثار اعمالشان درج میکنیم: یاسین/36). این برکت کار معلمان است. در عالم بالاتر از کار معلمی پاداشی نیست. اگر معلم کارش را درست انجام دهد، پیامدهایی که به دنبالش است، تا دنیا دنیاست، هر چندنفر تحت تأثیر قرار بگیرند، ثوابش به او خواهد رسید. و البته برعکسش هم صدق میکند. معلم با افکار، گفتار و رفتارش میتواند راهبری یا بندگان خدا را گمراه کند.
در حال حاضر درباره میزان علاقه دانشآموزان به نماز ارزیابیای وجود دارد؟
به خاطر دارم، 20 سال پیش، به دلیل دغدغهای که در این زمینه داشتم، رفتم دفتر زندهیاد مهندس جعفر علاقهمندان، رئیس وقت سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، و در این خصوص با ایشان صحبت کردم. ایشان گفتند این صحبتها را من قبول ندارم. بروید با پژوهش و تحقیق بیایید. ما حدود ۱0 سال دنبال پژوهش رفتیم و از وزارت ارشاد، دانشگاه، خود آموزشوپرورش، سازمان پژوهش و برنامهریزی هم کمک گرفتیم. خوشبختانه در آن دوره بیش از ۱00 پژوهش در این زمینه انجام گرفت و دلایل بیرغبتی برخی دانشآموزان به نماز بررسی و گردآوری شد. اما سالهاست پژوهشهایی در آن سطح و تعداد انجام نشدهاند. با وجود فناوریهای جدیدی مثل هوش مصنوعی، ما در آموزش نیازمند روشهای جدید و نو هستیم.
در این زمینه به خانوادهها چه توصیهای دارید؟
در قرآن در موضوع خانواده، از میان دهها موضوع، خداوند دو مورد را در دستور کار قرار داده است: نماز و حجاب. درباره نماز به پیامبر گفته است: وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلوه وَٱصْطَبِرْ عَلَیْهَا: کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش (طه/ 132). درباره حجاب هم داریم: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها (روسریهای بلند) خود را بر خویش فرو افکنند (احزاب/59).
بین این دو موضوع و بقیه چه تفاوتی وجود دارد؟ حجاب و نماز هر دو به پاکی میانجامند. پاکی مقدمهای است برای آموزش جهتدار. لذا ما هرچه درباره حجاب بگوییم، کم است.