سه شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۴

مقالات

مهارت و هنر «نه گفتن»

  فایلهای مرتبط
مهارت و هنر «نه گفتن»
ما انسان‌ها دارای قدرت انتخاب هستیم. خداوند بزرگ آن را به ما بخشیده است. قدرت انتخاب قدرت ویژ‌ه‌‌ای است که به کمک آن می‌توانیم از میان شیوه‌های متفاوت، نوع و سبک دلخواهمان را در زندگی دنبال کنیم. می‌توانیم با گزینش مسیر درست و سبک زندگی سالم، به سمت سرزمین آگاهی، سلامت و کامروایی گام برداریم و یا با انتخاب مسیری غلط در زندگی به وادی جهل، بیماری و ناکامی قدم بگذاریم.

هر دو راه در برابر ما قرار دارند. بله وجود راه‌ها و جاده‌های مختلف جزء جدایی‌ناپذیر زندگی ما هستند. خدای بزرگ راه درست و غلط را به ما نشان داده، عقل و خرد هم به ما داده است و ماییم که انتخاب می‌کنیم: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً» ( سوره انسان، آیه 3): ما راه را به او نشان داده‌ایم؛ خواه سپاسگزار باشد خواه ناسپاس.

این ما هستیم که می‌توانیم مسیر و جاده زندگی خود را انتخاب کنیم هر روز با طلوع خورشید و شروع یک روز جدید، این ماییم که با افکار، رفتار و تصمیم‌گیری‌های خود انتخاب می‌کنیم که روزمان را چگونه و به چه شکل به پایان برسانیم.

البته که اختیار ما محدود است، با این حال در بسیاری از زمینه‌های زندگی، رویدادها و برنامه‌ها حق انتخاب داریم.

باورها، رفتارها و عکس‌العمل‌های ما همه حاصل انتخاب خود ما هستند؛ حتی اگر در جاهایی ظاهراً مجبور شده باشیم. درست مثل موردی که به نوعی تجربه‌اش را بسیاری از ما داریم. فرض کنیم برای خرید یک لباس از یک مرکز خرید، داخل فروشگاه روبه‌روی پیشخوان ایستاده‌ایم. فروشنده با شلوغ‌کردن پیشخوان با انواع مدل‌های لباس و رنگ‌بندی‌های متفاوت، می‌کوشد ما را متقاعد ‌کند که خرید کنیم. می‌دانیم که در چنین شرایطی معمولاً چه اتفاقی می‌افتد. در حالی که به نظر می‌آید قدرت انتخاب از ما گرفته شده است، می‌بینیم یکی از لباس‌های گران‌قیمت را خریده‌ایم و داریم از مغازه بیرون می‌آییم.

ساعتی بعد که به خانه می‌رسیم تازه می‌فهمیم چه اشتباهی کرده‌ایم. ناراحت و پشیمان از خرید، خود را سرزنش می‌کنیم. حس می‌کنیم اساساً نیازی به این لباس نداشته‌ایم. انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا ما خرید کنیم. اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا چاره دیگری نداشتیم؟ همه این‌ها درست، اما در نهایت این خود ما هستیم که لباس را خریده‌ایم. مگر غیر از این است که هر لحظه می‌توانستیم تصمیم دیگری بگیریم؟ آیا نمی‌توانستیم با یک عذرخواهی از فروشنده و به بهانه‌ای به این غائله خاتمه بدهیم و بدون خریدکردن مغازه را ترک کنیم؟ بله می‌توانستیم، این حقیقت ماجراست. بی‌دلیل نیست که به‌حق خود را سرزنش می‌کنیم.

این یک نمونه بود. در زندگی گاه چنین وضعیتی حاکم می‌شود و به هر حال ماییم و انتخاب‌هایمان و باید مسئولیت آن‌ها را بپذیریم. نمی‌توانیم تنها دیگران را مقصر بدانیم. حتی بالاتر نمی‌توانیم شیطان را - که مظهر گمراهی است - مقصر معرفی کنیم. خدای بزرگ در قرآن می‌فرماید: در روز قیامت، وقتی گناهکاران برای تبرئه خود شیطان را عامل گمراهی خویش معرفی می‌کنند، شیطان می‌گوید:«... من تنها دعوت‌کننده بودم و شما بودید که دعوت مرا پذیرفتید؛ شما خود انتخاب کردید. پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید» (سوره ابراهیم، آیه 22).

آری در زندگی این ماییم که انتخاب می‌کنیم و به همین دلیل، مسئول زندگی خود هستیم. این ما هستیم که به‌دلیل موهبت اختیار، می‌توانیم امور زندگی و سبک زندگی خود را انتخاب کنیم.

در همین مثال خرید لباس، اگر خوب فکر کنیم، می‌بینیم مشکل از خود ماست. یعنی مشکل آنجاست که ما در «نه گفتن» ناتوان بود‌ه‌ایم. آنچه که در آن حال و هوا می‌توانست چاره کار باشد و به ما کمک کند تا تصمیم درستی بگیریم، توانایی و مهارت «نه گفتن» بود. اینکه وقتی می‌دیدیم مدل‌ها و نمونه‌های معرفی‌شده هیچ کدام باب میل و سلیقه ما نیست، در یک فرصت مناسب، فرضاً در پاسخ به سؤال فروشنده که: «آیا هیچ کدام مورد پسندتان نبود؟» با گفتن: «نه، شرمنده»، تشکر کنیم و از مغازه بیرون بزنیم؛ به همین راحتی.

بله مشکل نداشتن مهارت «نه گفتن» است؛ مهارتی مهم که می‌تواند در مرحله‌های گوناگون زندگی به ما کمک کند تا بتوانیم سالم بمانیم و در امنیت زندگی کنیم. زیرا با این توانایی ما می‌توانیم با پیشنهادهایی که می‌خواهند ما را از جاده زندگی منحرف کنند یا در حرکت ما وقفه ایجاد کنند، با قاطعیت مخالفت کنیم. با این مهارت است که می‌توانیم در هر لحظه از روی آگاهی، از مرزهای اخلاقی خانوادگی و ارزش‌ها و باورهای خود پاسداری کنیم.

بله زمان‌هایی وجود دارد که اصول، ارزش‌ها و خواسته‌های ما با خواسته‌ها و ارزش‌های دیگران در تضاد قرار می‌گیرد. در این حالت باید بتوانیم در مقابل خواسته‌های آن‌ها مقاومت کنیم. یعنی با موقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شویم که دوستانی ما را به انجام کارهای خطرناک، غیرقانونی و یا ناسالم تشویق می‌کنند. اینجاست که باید توانایی «نه گفتن» به این خواسته‌ها را داشته باشیم. متأسفانه بسیاری از نوجوانان، به دلیل ترس از اینکه دوستانشان را از دست بدهند یا از جمع همسالان خود کنار گذاشته شوند، کارهایی را انجام می‌دهند که واقعاً نمی‌‌خواهند انجام دهند. این‌ها توانایی مقاومت در برابر یک تعارف یا درخواست غیرمنطقی ساده یا دعوت به یک مهمانی را ندارند.

راه‌حل همان است که گفتیم: «نه گفتن». باید «نه گفتن» را به روش‌های متفاوت و در موقعیت‌های گوناگون تمرین کنیم تا در هر شرایطی آماده باشیم.

البته برای موفقیت بیشتر در این گونه موارد، چه بهتر که قبلاً مرزبندی‌هایمان را روشن و واضح به اطرافیانمان گوشزد کرده باشیم. به‌عنوان نمونه، در سوره کافرون می‌خوانیم که خداوند بزرگ به پیامبر(ص) دستور می‌دهد که به کافران بگو: «بگو ای کافران، آنچه می‌پرستید نمی‌ پرستم و آنچه می‌پرستم شما نمی‌پرستید و نه آنچه پرستیدید من می‌پرستم و نه آنچه می‌پرستم شما می‌پرستید. دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.»

اگر خطوط قرمزمان را اطرافیان و دوستان بدانند، دیگر معمولاً خودشان رعایت می‌کنند و کمتر پیشنهاد خلاف به ما می‌دهند. اگر هم روزی این کار را بکنند، از قبل آمادگی شنیدن پاسخ منفی ما را دارند.

این مرزبندی‌ها اهمیت دارند، زیرا ما را در مسیر اهدافمان نگه می‌دارند و به آنچه می‌خواهیم می‌رسانند.

نکته مهم دیگر آن‌ است که مهارت «نه گفتن»، به‌خصوص در دوره نوجوانی که زمان کسب هویت و شکل‌گیری شخصیت ماست، از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ اینکه بتوانیم به‌راحتی، با شجاعت و اعتماد به نفس، آنچه را انتخاب کنیم که باور داریم. این مهارت به ما توان می‌دهد به‌صورت سازنده‌ای با دیگران ارتباط داشته باشیم و از انجام کارهایی که با ارزش‌هایمان مغایرت دارند، خودداری کنیم.

می‌بینید این توانایی «نه گفتن» چیزی است که همه ما برای ادامه زندگی سالم به آن نیازمندیم. با به‌کارگیری این مهارت، می‌توانیم درخواست‌هایی را که سلامت اخلاقی و امنیت ما را تهدید می‌کنند، رد کنیم. این همان پیشگیری است که می‌گویند مقدم بر درمان است.

بعضی افراد اکنون سیگاری هستند، دلیل این سقوطشان را باید در عدم توانایی «نه گفتن» در گذشته آن‌ها جست‌و‌جو کرد. می‌بینید؟! ناتوانی در این مهارت، گاه تاوان سنگینی به دنبال دارد.

نکته مهم دیگر آن‌ است که این مهارت نیز مثل همه دیگر مهارت‌ها به تمرین و تکرار احتیاج دارد. با تمرین مداوم و آگاهانه در موقعیت‌های حتی کوچک، مثل رد‌کردن دعوت به یک مهمانی دوستانه، می‌شود خود را در این مهارت تقویت کرد.

ممکن است فکر کنید در صورتی که به دیگران نه بگویید خودخواه به نظر بیایید. این‌گونه نیست. فرد خودخواه همیشه پاسخ منفی می‌دهد و تنها به خودش فکر می‌کند. اگر درخواستی غیرمنطقی بود و شما آن را رد کردید، نمی‌شود شما را خودخواه نامید. به‌علاوه «گفتن نه به دیگران» به معنای بی‌احترامی به آن‌ها نیست. به این معناست که ما برای حدود مرزها و برنامه‌های خود ارزش قائل هستیم. اگر شما رژیم غذایی گرفته باشید و دعوت به پیتزا خوردن با دوستان را رد کنید، مگر می‌شود شما را خودخواه دانست؟!

هنر و مهارت «نه گفتن» را بیاموزید، با اعتماد به نفس و به‌موقع از آن استفاده کنید و پروایی از قضاوت منفی دیگران نداشته باشید. بدانید قبل از هر چیز این سلامت و امنیت ماست که اهمیت دارد.

بدانید این تصمیم‌ها و انتخاب‌‌های ماست که زندگی ما را می‌سازند. پس عاقلانه بیندیشید، عاقبت‌اندیش باشید و درست انتخاب کنید. آن زمان هم که نیاز بود، در برابر درخواست غیرمنطقی و ناروای دیگری، هر که هست، با اعتمادبه‌نفس بایستید و «نه» بگویید.

 

 

 

۲۹
کلیدواژه (keyword): رشد نوجوان، رسم زندگی، مهارت و هنر نه گفتن، حسن امینی پویا
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.