مقدمه
اگر آموزش سواد زیستمحیطی بهصورت مستمر در برنامه آموزش مدرسهای قرار بگیرد، میتواند در بالارفتن سطح دانش و اطلاعات زیستمحیطی مؤثر واقع شود. تحقیقات نشان دادهاند، پایینبودن سطح دانش زیستمحیطی دانشآموزان میتواند ناشی از آموزش ناکارآمد مسائل زیستمحیطی و بیاهمیتبودن این امر در برنامه آموزش باشد (پورمعصوم و همکاران، 1396). برای آنکه فرزندانمان و نسلهای بعد نیز بتوانند در آرامش و بدون تهدیدهای غذایی، محیطی و اقلیمی زندگی کنند و از آنجا که آموزش سواد زیستمحیطی بهمنزله آموزش مستمر و بیوقفه به نسل آینده است، ارتقای سطح دانش و آگاهی زیستمحیطی بر سواد جامعه میافزاید.
پنج ویژگی سواد زیستمحیطی
مسئله زیستمحیط یک مسئله جهانی است. قرن بیستویکم به دلیل اهمیت زیستبوم (اکوسیستم)های متنوع جهان برای سلامت انسان، نشاط اقتصادی، عدالت اجتماعی و امنیت ملی، قرن محیطزیست نامیده شده است. چالش اصلی جامعه قرن بیست و یکم، آوردن ماهیت و دامنه تلاش انسان به رابطهای پایدار با محیطزیست است (Stables, 2018).
در سال 1978 سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) همایشی زیستمحیطی را در تفلیس، اتحاد جماهیر شوروی سابق، برگزار کرد و پنج ویژگی سواد زیستمحیطی را پیشنهاد کرد، از جمله: آگاهی و حساسیت نسبت به محیطزیست؛ درک مشکلات زیستمحیطی و کسب تجربه؛ داشتن نگرانیهای زیستمحیطی؛ داشتن مهارت برای شناسایی و حل مشکلات زیستمحیطی؛ شرکت در تمامی سطحهای فعالیت برای حل مشکلات زیستمحیطی.
سواد زیستمحیطی را چگونه وارد آموزش کنیم؟
مانند سواد علمی، برای کسب سواد زیستمحیطی، افراد به داشتن برخی ویژگیها و عادتهای روانی، از جمله تفکر انتقادی و خلاق، توانایی یافتن و سازماندهی اطلاعات، شک و تردید، تفکر و برنامهریزی نیاز دارند. رشتههایی که سواد زیستمحیطی به آنها مربوط میشود، بسیار بیشتر از حوزههایی هستند که سواد علمی به آنها مربوط میشود. افراد دارای سواد زیستمحیطی باید در جنبههای گوناگون مانند اقتصاد و جغرافیا نیز سواد داشته باشند. ازاینرو، رویکردی که در آموزش سواد زیستمحیطی اتخاذ میشود، تلفیقی است.
در حال حاضر، آموزش سواد زیستمحیطی در مباحث نظام مدرسهای از ابتدایی تا متوسطه وجود دارد، اما متأسفانه در بیشتر برنامههای درسی سنتی، معمولاً حفاظت از محیطزیست موضوعی حاشیهای و اختیاری تلقی میشود. درحالیکه میتوان با تلفیق مباحث سواد زیستمحیطی در درسهای علوم تجربی، تعلیمات اجتماعی، فارسی، هنر و حتی ریاضی، این مباحث را برای دانشآموزان جذاب کرد. در آموزشهای رسمی مدرسههای ابتدایی باید سعی بر آن باشد که محتوا با رشد فکری دانشآموزان متناسب و قابل آزمون با محیط اطراف باشد (Mohammadi et al., 2018). زیرا نگهداری از محیطزیست دانش و مَنشی است که باید از کودکی آموخته شود تا به اعتقادی درونی تبدیل شود. در بسیاری از کشورهای جهان نیز آموزشهای زیستمحیطی در تلفیق با آموزشهای رسمی قرار گرفتهاند.
از سوی دیگر، محیط یادگیری خود زمینه قدرتمندی برای آموزش سواد زیستمحیطی است. هنگامیکه دانشآموزان هر روز در ساختمانها و محوطههای مدرسه حرکت میکنند، در مورد تعامل انسان و محیط پیامهای مهمی دریافت میکنند. بهطور معمول، این پیامها این الگو را تقویت میکنند که ظرفیت کره زمین برای استفاده از انرژی و منابع محدود است. از طرف دیگر، محیط مدرسه، از جمله ساختمانها، زمینها، استفاده از انرژی و منابع و تولید زباله میتواند این درک را تقویت کند که انسانها در شبکهای از منابع قرار گرفته و به آن وابستهاند (Maurer & Bogner, 2020). بنابراین، طراحی عامدانه محیط یادگیری بهگونهای که پیامهایی را در ارتباط با مسائل زیستمحیطی به دانشآموزان گوشزد کند، در یادگیری سواد زیستمحیطی مؤثر است و توجه و حساسیت دانشآموزان را به محیط زندگی خود جلب و نگرش حفظ و مراقبت از محیطزیست را در آنان درونی میکند.
جمعبندی
انسان در جایگاه اشرف مخلوقات در قبال حفظ محیطزیست مسئولیتی سنگین دارد. آموزشوپرورش یکی از نهادهایی است که میتواند پایهگذار رفتارهای درست زیستمحیطی باشد. کودکان در دوره دبستان با کنجکاوی محیط اطراف خود را کندوکاو میکنند. بنابراین، ضروری است بر دانش و آگاهیهای زیستمحیطی و نگرش مثبت نسبت به محیطزیست در این دوران افزود.