مزیتهای شناختی بازیهای ویدئویی
بازیهای ویدئویی به دلیل ماهیت تعاملی خود، نیازمند درگیرشدن بازیکنان در وظایف پیچیدهای هستند که غالباً شامل برنامهریزی راهبردی، آزمایش فرضیه و یادگیری تطبیقی است. این فعالیتها اساساً برای حلمسئله ضروری هستند. البته مهارت حلمسئله خود بهعنوان یکی از کارکردهای شناختی مهم در نظر گرفته میشود. مزیتهای شناختی بازیهای ویدئویی را میتوان بهطور کلی در این موارد دستهبندی کرد:
1. تفکر راهبردی و برنامهریز: بسیاری از بازیهای ویدئویی، بهویژه بازیهای راهبردی، نیازمند برنامهریزی چندمرحلهای هستند. بازیهایی مانند استتارکرفت1 یا سیویزیلیشن2 بازیکنان را وامیدارند براساس اقدامات حریفان خود به مدیریت منابع، اهداف بلندمدت و راهبردی فکر کنند. این فعالیت مشابه نوعی از تفکر راهبردی است که در حلمسئله در دنیای واقعی لازم است.
2. هوش و درک فضایی: بازیهای ماجراجویی و جورچین مانند پورتال3 مهارتهای استدلال فضایی را بهبود میبخشند. بازیکنان باید در محیطهای پیچیده حرکت کنند، جورچینهای فضایی را حل کنند و از ابزار و امکانات بهصورت راهبردی استفاده کنند. این وظایف توانایی تجسم و دستکاری ذهنی اشیا را بهبود میبخشند که یکی از اجزای اصلی مهارت حلمسئله است.
3. خلاقیت و نوآوری: بازیهای سندباکس مانند ماینکرفت4، یا لیتلبیگپلنت5 خلاقیت را تشویق میکنند. بازیکنان سازههایی را میسازند، سازههایی را خلق میکنند و مسائل باز را به روشهای منحصربهفرد حل میکنند. این نوع حلمسئله خلاقانه، در بسیاری از حوزهها، از مهندسی تا هنر، حیاتی است.
سازوکارهای روانشناختی در پس بازیهای ویدئویی و حلمسئله
بازیهای ویدئویی محیطی ارائه میدهند که در آن دانشآموزان میتوانند در محیطی کمخطر بهصورت تجربی عمل کنند، شکست بخورند و دوباره تلاش کنند. این یادگیری آزمایش و خطا برای توسعه مهارتهای حلمسئله بسیار مهم است. چندین سازوکار روانشناختی توضیح میدهند که چگونه بازیهای ویدئویی این مهارتها را بهبود میبخشند:
1. یادگیری تدریجی و بازخورد: بازیهای ویدئویی بازخورد فوری ارائه میدهند که به بازیکنان کمک میکند بهسرعت عاقبت عمل خود را درک کنند. این حلقه بازخورد سریع یادگیری را به جریان میاندازد. این ویژگی همچنین به بازیکن کمک میکند مرحلههای بازی را بهصورت شخصیسازیشدهتری طی کند؛ قابلیتی که در فضای آموزش و یادگیری نیز بسیار کمککننده خواهد بود. این بازخوردهای سریع دانشآموز را در مسیر یادگیری نگه میدارند و سرعت آموزش را بهبود میبخشند.
2. انگیزه و درگیری: جنبههای انگیزشی بازیهای ویدئویی را نمیتوان نادیده گرفت. بازیها بهگونهای طراحی شدهاند که جذاب باشند و غالباً از اصول پاداش و تقویت استفاده میکنند تا بازیکنان را علاقهمند نگه دارند. این سطح بالای درگیری در فضای بازی اطمینان میدهد که بازیکنان برای مدتزمان طولانی بهشدت درگیر وظایف حلمسئله هستند. حلمسئله فعالیتی تمرکزمحور محسوب میشود و درگیرشدن در آن از طریق رویکردهای بازیمحور سریعتر اتفاق میافتد. بازیها بهعلت جذابیتی که دارند، مخاطب را به غوطهوری میرسانند که نکتهای تأثیرگذار در حلمسئله است.
3. خطرپذیری و تابآوری: بازیهای ویدئویی غالباً خطرپذیری و تابآوری را تشویق میکنند. بازیکنان یاد میگیرند از چالشها و شکستها عبور کنند که نگرشی حیاتی برای حلمسئله مؤثر در زندگی واقعی است. ترس از شکست همواره یکی از مانعهای بزرگ یادگیری و عامل بازدارنده بسیاری از دانشآموزان است. بازیها بهدلیل تکرارپذیری بالا و تشویق مخاطب به خطرکردن، در عمل به دانشآموزان میآموزند که از یادگیری مسائل جدید ترس نداشته باشند.
پیامدهای آموزشی
اثرات مثبت بازیهای ویدئویی بر مهارتهای حلمسئله پیامدهای مهمی برای آموزش دارند. افزودن بازیهای ویدئویی به محیطهای آموزشی میتواند روشهای تدریس سنتی را تقویت کند و راههای جذابی برای توسعه مهارتهای مهم پیش روی دانشآموزان بگذارد. بازیهای ویدئویی مبتنی بر حل مسئله، علاوهبر تأثیر بر رشد و توسعه مهارت حل مسئله، پیامدهای گستردهتری نیز در فضای آموزش خواهند داشت.
1. یادگیری مبتنی بر بازی: معلمان میتوانند از برنامههای یادگیری مبتنی بر بازی برای آموزش موضوعاتی که نیاز به حلمسئله دارند استفاده کنند. بازیهایی مانند دراگونباکس6 برای ریاضیات یا سیمسیتی7 برای برنامهریزی شهری، روشهای تعاملی و جذابی برای درک مفاهیم پیچیده ارائه میدهند. بازیهایی که رویکرد آموزشی دارند،
2. توسعه تعامل در فرایند: مدرسهها میتوانند بازیهای ویدئویی را در برنامههای درسی خود ادغام کنند تا تعامل و حلمسئله را ترویج دهند. با تدوین طرح درسهایی براساس مکانیک و روایتهای بازیهای ویدئویی، معلمان میتوانند یادگیری را برای دانشآموزان مرتبط و جذابتر کنند و دانشآموزان نیز در فرایند یاددهییادگیری تعامل بیشتری داشته باشند.
3. تشویق همکاری: بسیاری از بازیهای ویدئویی نیازمند کار تیمی و همکاری هستند که مهارتهای ضروری برای حلمسئله محسوب میشوند. بازیهایی مانند امانگ آس8 به دانشآموزان میآموزند چگونه بهطور مؤثر ارتباط برقرار کنند، وظایف را تقسیم کنند و برای دستیابی به اهداف مشترک با یکدیگر کار کنند.
چالشها و ملاحظات بهکارگیری بازیها!
با وجود مزیتها، مهم است که به چالشهای احتمالی مرتبط با بازیهای ویدئویی نیز پرداخته شود. بازی بیش از حد میتواند به مشکلاتی مانند اعتیاد، انزوای اجتماعی و تأثیر منفی بر سلامت جسم منجر شود. بنابراین، لازم است رویکردی متعادل اتخاذ شود.
محدودیت و نظارت: والدین و معلمان باید اطمینان حاصل کنند بازی بهصورت معتدل انجام شود و مکمل فعالیتهای آموزشی دیگر باشد. تعیین محدودیت زمانی و نظارت بر نوع بازیهای انجامشده میتواند از تأثیرات منفی بکاهد.
انتخاب محتوا: انتخاب بازیهای مناسب و هماهنگ با اهداف آموزشی ضروری است. همه بازیها برای توسعه شناختی مفید نیستند، بنابراین انتخاب بازیهایی با ارزش آموزشی اثبات شده مهم است.
جمعبندی
بازیهای ویدئویی به بخشی از زندگی افراد در تمام سنین و موقعیتهای اجتماعی تبدیل شدهاند. با وجود چالشها و ملاحظاتی که در فضای استفاده از بازیهای ویدئویی وجود دارد، کارکردهای آموزشی این بازیها را نیز نباید دستکم گرفت و باید با بهکارگیری بهینه آنها در طرح درسهای کلاسیک، مهارتهای پایهای مانند تصمیمگیری را در دانشآموزان تقویت کرد؛ مهارتی که نهتنها در سالهای مدرسه، بلکه در دنیای واقعی و زندگی حرفهای و شخصی افراد نیز تأثیرگذار است.
پینوشتها
1. StarCraft
2. Civilization
3. Portal
4. Minecraft
5. LittleBigPlanet
6. DragonBox
7. SimCity
8. Among Us