پنج شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴

مقالات

تابستان خود را چگونه گذراندیم؟!

  فایلهای مرتبط
تابستان خود را چگونه گذراندیم؟!

چه تابستان داغی بود! چقدر لحظات متفاوت دیدیم و چه خیال‌هایی را زندگی کردیم! شروع که شد، تصوراتم از خیلی چیزها تغییر کرد؛ از ایران و ایرانی، که تازه فهمیدم اصالت چقدر مفصل و پرمعناست. پیش از این تابستان، هیچ موقع ایرانی‌بودن به این اندازه رگ افتخار و غرورم را باد نینداخته بود. همه جای دنیا صحبت از ایران و ایرانی بود که وسط معرکه‌ها سینه سپر می‌کند و جا نمی‌زند و با اجنبی بیگانه است! فرهنگ و تمدن یعنی چیزی شبیه ایران در همین تابستان.

از اسلام و مسلمانی و اینکه چه چیز مثل این هدیه خداوندی می‌تواند دل آدم را این‌قدر قرص و محکم کند؟ این‌قدر دل را بزرگ کند که شهادت برایش پرسودترین معامله شود، آن هم معامله با خدا. چه چیز بهتر از آموزه‌های دینی می‌تواند در دلهره‌آورترین لحظه‌ها، یک ملت را بیندازد در بغل بزرگ‌ترین قدرت هستی، تا دیگر هر پهلوان‌پنبه و قدرتکی برایش شوخی باشد. هر یا حسین محرم این تابستان، عاشورایی بود و هر قدم و نفس مردم در کف خیابان‌ها کربلایی. این چند ماه ایران پر بود از اسلام و مسلمان.

از نظام و رهبری که می‌تواند مایهء مباهات هر ایرانی در دنیا باشد. کجای دنیا می‌توانند یکجا، رودرروی همهء دیوان و ددان عالم، با همهء زور و پول و امکاناتشان بایستند و ملتشان را سرافراز کنند و دشمنان را زمین‌گیر؟ به همان اندازه که کلمه به کلمهء پیام‌های پدر مهربان ایران به جانمان می‌نشست، یا ذوقی که شب عاشورا با دیدنشان به دلمان افتاد، فهمیدیم امام حکیم مقتدر داشتن یعنی چه. جمهوری اسلامی یعنی چه. این کشور و مردمش با چنین امام شایسته‌ای، عزیزند و این ارتباط قلبی است که تفاوت‌ها را رقم می‌زند.

و ایرانی که با ایستادگی و اتحاد پیروز شد. ما تابستان خود را این‌گونه گذراندیم.

حالا شروع کن. نوبت تک‌تک ماست که نقش خودمان را بهتر و قوی‌تر از قبل برای کشورمان بازی کنیم.

 

 

۱۱۲
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، یادداشت سردبیر، آغاز سال تحصیلی،جنگ 12 روزه، مهدی عبدالملکی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.