فرهنگ کتابخوانی، گمشده مدرسه امروز
زمانی نهچندان دور، کتابخانه مدرسه محلی زنده برای شور و شوق یادگیری بود. دانشآموزان با کارت کتابخانهشان بهمثابه یک گنجینه افتخار میکردند. اما امروز چه؟ چند درصد از دانشآموزان مدرسه شما آخرین بار کتاب غیردرسی خواندهاند؟ چند نفر از معلمان شما در هفته گذشته کتابی غیر از جزوههای تدریسشان ورق زدهاند؟
متأسفانه کتاب در بسیاری از مدرسهها به حاشیه رفته است. کتابخانهها قفل شدهاند، مسابقههای کتابخوانی به کارهای نمادین و کمجان تبدیل شدهاند و فضای کلاسها بیشتر از آنکه بوی فکر بدهند، درگیر آزمون و نمره شدهاند.
دلایل افول فرهنگ کتابخوانی در مدرسهها
بیتردید علل متعددی در این اتفاق سهم دارند. برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
۱. غلبه نظام امتحانمحور
دانشآموز و معلم هردو درگیر تکلیف و امتحانهای متعدد شدهاند. فضای یادگیری دیگر مجالی برای «لذت خواندن» باقی نگذاشته است. معلمان تحت فشار نمرهدهی هستند و دانشآموزان نیز ترجیح میدهند فقط چیزی را بخوانند که «برای امتحان بیاید». در چنین شرایطی، کتاب به یک کالای تجملی تبدیل میشود.
۲.کمبود الگوی کتابخوان
وقتی معلم خودش کتاب نمیخواند، نمیتواند در دانشآموز انگیزهای ایجاد کند. رفتار ما، بیش از گفتار ما اثرگذار است. معلمی که در وقتهای آزاد یا قبل از زنگ کلاس در حال مطالعه کتاب باشد، ناخودآگاه الگویی مثبت برای شاگردانش میشود. حتی اگر درباره کتاب حرفی نزند، حضورش با کتاب، پیام روشنی دارد.
۳. ضعف برنامهریزی درسی مدرسه
در بسیاری از مدرسهها کتابخوانی در برنامههای رسمی یا فوقبرنامه جایگاهی ندارد یا صرفاً به برگزاری مسابقهها و فعالیتهای مناسبتی خلاصه شده است. این موضوع باعث میشود کتابخوانی از فعالیتی مداوم و مؤثر به رویدادی نمایشی در هفته کتاب تقلیل یابد. مدرسهها لازم است کتاب را بخشی از جریان روزمره زندگی دانشآموز کنند، نه یک برنامه جداگانه و گسسته.
۴. نبود کتابهای جذاب و بهروز در کتابخانه مدرسه
کتابخانهای که کتابهایش کهنه و غیرجذاباند، نمیتواند نوجوان امروزی را با خود همراه کند. دانشآموز امروزی به کتابهایی نیاز دارد که به دغدغههای ذهنیاش نزدیک باشند. اگر کتابخانه فقط پر از داستانهای تکراری یا منابع آموزشی قدیمی باشد، طبیعی است اشتیاقی برای مراجعه به آن نخواهد بود. باید با شناخت سلیقه دانشآموزان، مجموعهای پویا و متنوع تهیه کرد.
عوارض و آسیبهای این کاهش در کتابخوانی
نهادینهنشدن فرهنگ کتابخوانی در سنین مدرسه تبعات گستردهای دارد:
- کاهش دایره واژگان و توانایی بیانی دانشآموزان؛
- نبود تفکر انتقادی و قدرت تحلیل در نوجوانان؛
- وابستگی شدید به منابع دیجیتال بیسامان؛
- فاصلهگرفتن از عمقبخشی به یادگیری.
مدیر مدرسه باید بداند که مدرسه بدون کتاب، مثل بدن بدون روح است. کتاب عمق میبخشد، معنا ایجاد میکند و مدرسه را به کانون فرهنگ تبدیل میکند.
راهکارهای احیای فرهنگ کتاب در مدرسه
اگر مدیر مدرسه هستید، بخوانید و بیندیشید: شما میتوانید آغازگر یک موج بزرگ باشید.
• معلمان را به الگو تبدیل کنید
از معلمان بخواهید در ابتدای هر کلاس یک دقیقه درباره کتابی که اخیراً خواندهاند صحبت کنند. این «دقیقه طلایی» میتواند ذهنها را متوجه ارزش مطالعه کند. وقتی دانشآموز ببیند معلمش در کنار تدریس، اهل مطالعه هم هست، انگیزه میگیرد خودش هم به سراغ کتاب برود.
• در مدرسه گوشههای کتاب طراحی کنید
یک صندلی راحت و یک قفسه کوچک در هر طبقه یا کنار کلاسها، میتواند فضای کوچکی برای کتابخواندن ایجاد کند. «کتابخانه دیواری» خلاقانه و کمهزینه است. حتی میتوان از خود دانشآموزان خواست در طراحی و تجهیز این فضاها مشارکت کنند.
• برنامه هفتگی کتابخوانی گروهی داشته باشید
مدرسهای که هر هفته یک زنگ را به مطالعه دستهجمعی یا معرفی کتاب اختصاص میدهد، بذر مطالعه را در جان دانشآموزان میکارد. معلمان میتوانند کتابهایی را متناسب با سطح کلاس پیشنهاد دهند و در انتها از دانشآموزان بخواهند احساسشان نسبت به آن کتاب را بنویسند یا بیان کنند.
• دعوت از نویسندگان و ناشران
دیدن و شنیدن نویسنده یک کتاب، دانشآموزان را به وجد میآورد. این تجربهها ملموساند و از جنس کتابهای زنده. مدرسه میتواند با هماهنگی، جلسههایی با نویسندگان ترتیب دهد تا آنها از فرایند نوشتن، انگیزهها و تجربههای خود بگویند.
• تولید پادپخش و رادیوکتاب توسط دانشآموزان
با کمک معلمان علاقهمند، برنامهای صوتی راهاندازی کنید که در آن دانشآموزان درباره کتابها صحبت کنند، بخوانند، نقد و گفتوگو کنند. این فعالیت، مهارتهای بیان، تحلیل و کار تیمی را همزمان تقویت میکند.
• گروهگردی در نمایشگاههای کتاب
یکی از بهترین و مؤثرترین ایدهها همین است: بردن دانشآموزان به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یا نمایشگاههای استانی. این تجربه چند بعد دارد:
- مشاهده عینی هزاران کتاب و ناشر؛
- یادگیری موضوعات گوناگون خارج از چارچوب درس؛
- فرصت تعامل غیررسمی با معلم در فضایی فرهنگی؛
- کشف سلیقه مطالعاتی شخصی.
• مشارکت خانوادهها در ترویج کتابخوانی
خانوادهها ستون پنهان فرایند تربیتی دانشآموز هستند. اگر والدین در خانه کتاب بخوانند یا حتی زمان مشخصی را به مطالعه خانوادگی اختصاص دهند، این رفتار به شکل طبیعی به فرزندان منتقل میشود. مدیران میتوانند با ارسال دفترکهای ساده، دعوتنامه نشستهای کتابخوانی والدین، یا مسابقههای خانوادگی مطالعه، حلقه کتابخوانی خانه و مدرسه را به هم پیوند دهند.
• ارائه نمونههای موفق از مدرسههای کتابخوان
در شهر رشت، یکی از مدرسههای ابتدایی با راهاندازی «جشنواره معرفی کتاب توسط دانشآموزان» توانست در عرض یک سال آمار مطالعه غیردرسی را دو برابر کند. در این برنامه، هر هفته یک دانشآموز کتابی را که خوانده بود روی صحنه معرفی میکرد. مدیر مدرسه با ثبت این برنامه بهصورت ویدئویی و پخش در گروه والدین، بر مشارکت خانوادگی نیز افزود.
• ترکیب کتاب با فناوریهای نوین آموزشی
در دنیای امروز نمیتوان بچهها را از فناوری جدا کرد، اما میتوان از همین فناوری برای جذب آنها به دنیای کتاب بهره گرفت. مدیران میتوانند از برنامههایی مانند طاقچه، فیدیبو یا سامانه کتاب صوتی استفاده کنند و کتابهایی متناسب با سن دانشآموز در اختیارشان بگذارند. حتی با کمک دبیر رایانه میتوان کارگاه ساخت «ویدئو بوک» یا خلاصهسازی کتاب با ابزار دیجیتال برگزار کرد.
• نقش مشاوران و مربیان پرورشی در هدایت مطالعه هدفمند
مشاور مدرسه میتواند با شناخت سنخ (تیپ)های شخصیتی دانشآموزان، برای هر سنخ کتابهای مناسب پیشنهاد بدهد. همچنین مربی پرورشی میتواند با تشکیل گروههای مطالعه، جلسههای گفتوگوی آزاد درباره کتاب یا حتی نمایشهای دانشآموزی برگرفته از کتابها، فضای کتابمحور را گسترش دهد.
• حمایت منطقهای از مدرسههای کتابمحور
ادارههای آموزشوپرورش مناطق میتوانند با طراحی بستههای حمایتی از مدرسههای فعال در حوزه کتابخوانی، موج انگیزه ایجاد کنند. این حمایت میتواند بهصورت اهدای بن کتاب، دعوت به جشنوارههای کتاب، اعزام نویسندگان به مدرسهها یا حتی دادن امتیاز ویژه در ارزیابی مدرسهای باشد.
تجربهای که هنوز در ذهنها مانده است
سال جاری در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، فرصتی پدید آمد تا همراه با جمعی از دانشآموزان به بازدیدی علمیفرهنگی بپردازیم. این تجربه نهفقط برای یادگیری، که برای ارتباط، رشد و الگوگیری بسیار مؤثر بود.
در گفتوگویی تلویزیونی که همانجا ضبط شد، از فضای معنادار حضور دانشآموز و معلم در کنار هم، در بستری فرهنگی، سخن گفتیم. این تجربه بهسادگی یک اردو نبود، نوعی پیوند تربیتی بود که در کلاسهای رسمی کمتر مجال ظهور دارد.
کتاب را دوباره به مدرسه برگردانیم
مدرسه نباید تنها محل نمره و آزمون باشد. مدیران مدرسهها میتوانند با ارادهای جدی، خلاقیت و اندکی جسارت، فضای مدرسه را به بستر رشد فرهنگ کتاب و مطالعه تبدیل کنند. این مسیر نه پرهزینه است، نه دشوار. کافی است باور داشته باشیم که کتاب میتواند مدرسه را متحول کند.
پرسشهای متداول
۱. چگونه میتوانم با بودجه کم کتابخانه مدرسهام را احیا کنم؟
با دریافت کمکهای مردمی، تبادل کتاب میان دانشآموزان و ارتباط با نهادهایی فرهنگی مانند نهاد کتابخانههای عمومی، میتوانید کتابخانهای پویا و بهروز ایجاد کنید.
۲. چطور دانشآموزانم را به کتابخوانی علاقهمند کنم؟
از خودتان شروع کنید! خود شما کتاب بخوانید، کتاب معرفی کنید و از فضای کلاس برای گفتوگوهای مرتبط با کتاب استفاده کنید.
۳. آیا فضای دیجیتال میتواند جایگزین کتاب فیزیکی شود؟
فضای دیجیتال میتواند مکمل باشد، اما کتاب فیزیکی حس متفاوتی دارد. ترکیب این دو با هم، راهحل متعادلی است.
۴. آیا برگزاری مسابقه کتابخوانی مفید است؟
بله، اگر صرفاً نمایشی نباشد. مسابقه باید به درک عمیقتر از محتوا و ارتباط واقعی با کتاب منجر شود.
۵. آیا برای خانوادهها نیز راهکاری وجود دارد؟
بله. میتوانید پویش «کتابخوانی در خانه» راهاندازی کنید و از خانوادهها بخواهید با فرزندانشان مطالعه کنند و تجربهشان را در مدرسه به اشتراک بگذارند.