«قلب» یکی از اختیارات شاعری است که به دلیل نپرداختن دقیق عروضیان، باعث بدخوانی ابیات مزاحف به قلب و یا دستبرد مصححین به منظور اصلاح وزن شدهاست. عروضدانان جایگاه رخداد قلب را منحصر به «مفتعلن» و قالب رباعی (مستفعلُ) میدانند. علاوه بر دو وزن مذکور که از نظر کیفیت و کمیت مشابه یکدیگرند و در یک دایره عروضی به نام «مجتلبه زائده مزاحفه» جای گرفتهاند، دو بحر دیگر (فعلاتن و مفاعیلُ) در همین دایره وجود دارند که امکان رخداد قلب در آن دو نیز هست و شاعران گذشته در آثار خویش از این امکان عروضی استفاده کردهاند. از پژوهش حاضر این نتیجه حاصل شد که «قلب» مبنایی ریاضیوار دارد و در هر وزن که چهارهجایی و متفقالارکان باشد، ممکن است؛ به شرط آنکه هر رکن مشتمل بر دو هجای کوتاه و دو هجای بلند باشد و دستکم یک جفت از هجاهای همکمیت، در جوار هم قرار گرفته باشند. به دیگر سخن، قلب در تمامی بحرهای موجود در دایره «مجتلبه زائده مزاحفه» ممکن است؛ یعنی وقوع آن علاوه بر دو بحر رجز مطوی (مفتعلن) و هزج اخرب (رباعی)، که پیش از این مدّ نظر عروضیان بوده است، در دو بحر رملمخبون (فعلاتن) و هزجمکفوف (مفاعیلُ) نیز در هجاهایی مشخص و از پیش تعیین شده امکان دارد.
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰