وقتی ما کودک و نوجوان بودیم، اوضاع اقتصادی خانوادهها بسیار متفاوت بود. سادهزیستی و قناعت سرلوحه زندگیها بود و چالشهای اقتصادی کمتر و محدودتر بودند. اکنون اوضاع متفاوت است. معضلات اقتصادی و تورم روزافزون، همراه همیشگی زندگیهایمان شدهاند. آینده مبهم و نگرانکننده
به نظر میرسد. حال که خودمان پدر و مادر شدهایم، با نگرانی و اضطراب به آینده فرزندانمان فکر میکنیم که چگونه میخواهند از پس مشکلات اقتصادی برآیند. برای آسودگی خاطر و امیدبخشترشدن زندگی فرزندانمان، باید تا جایی که میتوانیم، آنها را برای سالهای آینده آماده کنیم؛ برای روزهایی که ما نیستیم و آنها باید ناخدای کشتی امور مالی زندگی خود باشند، بهسلامت از توفانها بگذرند و به ساحل امن اقتصادی برسند.
ما خلأ آموزشهایی درباره امور مالی را حس کردهایم، اما نمیدانستیم چگونه میتوانیم مفاهیم پیچیده سواد مالی را به فرزندانمان بیاموزیم؛ مفاهیمی که گاه خود ما نیز از آنها بیاطلاعیم. دانش ما بهطور عمده بر پایه آزمون و خطا و روشهای قدیمی والدینمان استوار است. ما در جایگاه والدین موظفیم این دانش را بیاموزیم، باسواد مالی شویم و در مرحله بعد زمینه یادگیری آن را برای فرزندانمان مهیا کنیم.
۱۳ آذر ۱۴۰۰