در سالهای اخیر در ایران، بحث درباره نقش کتابهای کمکی و استفاده یا عدم استفاده از آنها در آموزش عمومی، گستردهتر و جدیتر از قبل شده است. شدت تبلیغات و آشفتگی ذهنی ایجاد شده برای دانشآموزان و خانوادهها، به اندازهای زیاد شده که آرامش روانی جامعه را به خطر انداخته است. در میانه این هیاهوها، معلمی از عمق کویر و از جنس بلور، با شور و شعف با دانشآموزان خود در شهر کهنوج و توابع آن، با خوشحالی از تأثیر مثبت «تدریس ریاضی با رویکرد ساخت و سازگرایی» نوشته است، و اینکه این روش، چگونه آنان را توانمند کرده و اعتمادبهنفس داده تا در تولید و ساخت دانش ریاضی «خود»، نقشآفرینی کنند! تا جایی که باور کنند که به جای «کتاب کمکی»، از «کمک» خود بهرهمند شوند و لذت احساس مالکیت نسبت به یافته و تولید خودشان را تجربه کنند. داستان واقعی زیر، یکی و تنها یکی از پدیدههای کلاسی ایشان است که امیدوارم، جرئت تجربه کردن را در سایر علاقهمندان به این موضوع، افزایش دهد و از آن بهره ببرند.
۱۵ مهر ۱۴۰۳